بسم الله الرّحمن الرّحیم
«لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِيباً مَفْرُوضاً. وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَأَمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ الأَنْعامِ وَ لأَمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ يَتَّخِذِ الْشَّيْطانَ وَلِيّاً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَاناً مُبِيناً. يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيطانُ إِلَّا غُرُوراً. أُوْلَئِکَ مَأْوَيهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصاً.»
خداوند شیطان را لعنت کرد. او با گستاخی به خدا گفت: «از میان بندگانت، افراد معینی را حتماً به فرمان خودم در می آورم و گمراهشان می کنم و با آرزوهای دور و دراز، سرگرمشان می سازم.» بله، آن هایی که در زیر چتر دوستیِ شیطان بروند نه خدا، به ورشکستگی جبران ناپذیری افتاده اند، زیرا شیطان، وعده های پوچ به آن ها می دهد و در دام آرزوهای دور و دراز، گرفتارشان می کند، در حالی که همۀ وعده هایش، گول زننده است. آن ها جایگاهشان، جهنم است و هیچ راه فراری پیدا نخواهند کرد.
سورۀ نساء- آیات118 تا121
نکاتی اجمالی در مورد آیه:
در این آیه، اشاره به صفات شیطان، اهداف او و عداوت خاصى که با فرزندان آدم دارد، شده است و قسمت هاى مختلفى از برنامه هاى او را شرح مى دهد.
خداوند او را از رحمت خویش دور ساخته است. در حقیقت، ریشه تمام بدبختى ها و ویرانگرى هاى او، همین دورى از رحمت خدا است که بر اثر کبر و نخوت، دامنش را گرفت. بدیهى است چنین موجودى که بر اثر دورى از خدا، فاقد هر گونه خیر و خوبى است؛ لذا نمى تواند اثر مفیدى در زندگى دیگران داشته باشد. نه تنها مفید نخواهد بود، بلکه زیان بخش نیز خواهد بود.
همچنین در این آیه، اشاره به سوگند شیطان شده است که نسبت به آدمیزاد، چند اقدام انجام خواهد داد:
نخست این که از بندگان خدا، نصیب معینى خواهد گرفت. او مى داند که قدرت بر گمراه ساختن همۀ بندگان خدا را ندارد، و تنها افراد هوس باز و ضعیف الایمان و ضعیف الاراده هستند که در برابر او، تسلیم مى شوند. کار دیگرى که انجام مى دهد، این است که آن ها را گمراه مى کند. سومین تلاشى که می کند، این است که با آرزوهاى دور و دراز و رنگارنگ، آن ها را سرگرم مى سازد. چهارمین عملی که انجام می دهد، این است که آن ها را به اعمال خرافى دعوت مى کند. پنجمین برنامه شیطان، این است که آن ها را وادار مى سازد که آفرینش پاک خدائى را تغییر دهند. این ضرر غیر قابل جبرانى است که شیطان، سعادت انسان مورد هدف قرار می دهد، زیرا حقایق و واقعیات را با یک سلسله اوهام و وسوسه ها، معکوس مى کند و به دنبال آن، در نظرِ بندگان خدا، سعادت به شقاوت تبدیل مى گردد.
پیام های آیه:
شیطان، آرزو های پوچ و بیجا را به آدمیزاد، القا می کند. «لاُمنینهم»
تأكیدهاى بسیارِ شیطان، بر گمراه ساختن مردم، كه در این دو آیه آمده، هشدارى بر صاحبان ایمان است. «لامنینهم... لاتخذن»
ریشه همۀ شقاوت هاى شیطان، ملعون شدن و از رحمت خدا دور شدنِ اوست. «لعنه الله»
شیطان، دشمن دیرین انسان است، به هوش باشیم که در دام او نیفتیم. «لاتّخذن»
شیطان براى گمراهى انسان، از هیچ تلاشی دریغ نمی کند.
شیطان، همه را نمى تواند گمراه كند. «لاتخذن من عبادک»
شیطان، خالقیت خدا را قبول دارد. «عبادک»
خطر وسوسه ها، جدى و دائمى است. دشمن خود را بشناسیم. «لاضلنّهم و لامنینّهم و لامرنّهم»
انسان فطرتاً در مسیر حقّ است، اما این شیطان است که انسان را منحرف می کند. «لاضلنهم»
شیطان مردم را به حرام كردنِ حلال هاى الهى دعوت مى كند. «فلیبتّكنّ اذان الانعام»
آرزوها، زمینۀ اطاعت پذیرى از شیطان است. «لامنینهم و لامرنهم»
خرافات، از القائات شیطانى است. «فلیبتّكنّ اذان الانعام»
اسلام، اجازۀ بى مصرف ماندن یک حیوان را نمى دهد تا چه رسد به بى مصرف ماندن انسان ها. «فلیبتّكنّ اذان الانعام»
تغییر مخلوقات، نظیر زن را به مرد و مرد را به زن تبدیل كردن، كار حرام و شیطانى است. «فلیُغیّرنّ خلق اللَّه»
اطاعت از شیطان، در حقیقت، پذیرش ولایت اوست. «یتّخذ الشیطان ولیّاً»
تنها خداوند شایستۀ ولایت بر انسان است. «و من یتخذ الشیطان ولیاً من دون الله فقد خسر خسراناً مبیناً»
صعود قله دماوند از جبهه شمال شرقی
آمل - استان مازندران
زمان اجرای برنامه: مرداد1398
قله دماوند، برای کوهنوردان ایران، حقیقتاً یک نعمت بزرگ و یک موهبت الهی محسوب می شود. دماوند، یک کوه مخروطی زیبا است که تماشای آن، لذت بخش و صعود آن لذت بخش تر است. این قله، از سالیان دور تا کنون، همواره سیل کوهنوردان را به سمت خود، جلب کرده و البته آن ها را به چالش و تکاپو می کشاند. این قله، به خاطر ارتفاع بلند و بادخیز بودن آن، هیچ گاه، صعود بدون دغدغه ای را، برای کوهنوردان، رقم نزده است.
مسیرهای اصلی صعود دماوند، چهار جبهۀ جنوبی، غربی، شمالی و شمال شرقی می باشند. یکی از زیبا ترین و بکر ترین و البته یکی از دشوار ترین مسیرهای قله دماوند، مسیر جبهه شمال شرقی است. مسیری که مبدأش، از حوالی روستای ناندل، آغاز می شود و مناظر فوق العاده زیبا، جذاب و چشم نوازی را برای کوهنوردان، به ارمغان می آورد. از شاخصه های مسیر جبهه شمال شرقی، می توان به دشت سبزه لش، تماشای بزهای کوهی، پناهگاه و کمپ زیبای تخت فریدون، یخچال و دره یخار، یخچال عروسک ها و بام برفی اشاره کرد. هر کدام از این شاخصه ها، دنیایی از زیبایی و دنیایی از عظمت هستند. نظارۀ منطقۀ سرسبز دشت سبزه لش در ارتفاع4090متری و چشم انداز جذاب و البته مخوف دره و یخچال یخار، هرگز قابل توصیف نمی باشند. بر خلاف جبهه جنوبی که بر اثر حضور بی رَویۀ کوهنوردان حرفه ای و غیر حرفه ای، باعث شده است که از یک حالت ورزشی، تبدیل به یک تفریحگاه و تفرجگاه شود و در نتیجه، امان کوهنورد را بریده و موجب سلب آرامش گردد و آن نشاط و شادابی که فضای کوهستان، باید برای کوهنورد، به ارمغان بیاورد را فاقد است؛ اما پیمایش و صعود جبهه شمال شرقی، به رغم استقبال کوهنوردان از این مسیر، اما همچنان بسیار مفرح و دل نشین و آرامش بخش می باشد و حس خوشِ بودن، در فضای کوهستان و لذت کوهنوردی را می توان در آن جا جستجو و تجربه کرد.
امسال با چند نفر از دوستان، تصمیم گرفتیم که صعودی به قله دماوند داشته باشیم. من پیشنهاد دادم که از مسیر جبهه شمال شرقی صعود کنیم، در حالی که تا به حال، از این جبهه صعود نکرده بودیم. به هر حال پس از جمع آوردی اطلاعات از مسیر صعود، در اوایل مرداد، برنامه ریزی برای صعود کردیم.
ما با اتوبوس، ابتدا از مشهد، عازم آمل می شویم و سپس از آن جا، به روستای ناندل می رویم و در خانه کوهنورد ناندل، استقرار پیدا می کنیم تا فردا صبح، برنامه را آغاز کنیم. برای رسیدن به این روستا، باید وارد جاد هراز شد و پس از 57کیلوتر، به فرعی روستای ناندل می رسیم. این فرعی در سمت غرب جاده، قرار گرفه است. از ابتدای فرعی تا روستای ناندل، 14کیلومتر می باشد که تماماً سربالایی و پیچ وا پیچ است. روستای ناندل، بسیار خوش آب و هوا و سردسیر است و ارتفاع آن، به 2360متر می رسد. این روستا، مبدأ دو مسیر صعود قله دماوند می باشد. جبهه شمال شرقی و جبهه شمالی.
آغاز روز اول برنامه
طبق قرار، ساعت 7صبح، با یک نسیان، در مدت 45دقیقه، خودمان را به گوسفندسرای گردنه سر رساندیم. گردنه سر، با ارتفاع 2833متر، در ابتدای مسیر صعود جبهه شمال شرقی قرار دارد.
موقعیت مسیر صعود قله دماوند، از جبهه شمال شرقی بر روی تصویر مشخص شده است.
در این تصویر، مسیر ماشین رو، با رنگ نارنجی و مسیر صعود، با رنگ سبز، مشخص شده است.
همان طور که در تصویر مشخص می باشد، از گوسفندسرای گردنه سر، تا قله، چیزی حدود 2800متر باید صعود گردد.
نمایی مه آلود از قله دماوند از گوسفندسرای گردنه سر
نمایی زیبا از ابرهای سرگردان در دشت ناندل از چشم انداز گوسفندسرای گردنه سر
خیلی از کوهنوردان، از این جا، قاطر کرایه می کنند و بارشان را به آن ها می سپارند تا بالا حمل کنند، اما ما ترجیح دادیم تا پناهگاه، کوله کشی کنیم. در ساعت 8صبح، پیمایش برنامه را آغاز کردیم. پیمایشی سخت که تا ارتفاع 4379متری، با کوله های سنگین، باید صعود کنیم. یعنی چیزی حدود 1540متر. در ابتدای مسیر، هوا مه آلود بود، اما رفته رفته، ابرها پایین رفتند و ما شاهد یک دریای ابر بی نظیر بودیم.
در مسیر گوسفندسرای گردنه سر به دشت سبزه لش
قله دماوند از چشم انداز مسیر دشت سبزه لش
روی این تپه بلند، دشت سبزه لش قرار دارد که مسیر صعودش، بسی خسته کننده است.
هر چه بیشتر ارتفاع می گیریم، دریای ابر، وسعت خودش را بیشتر به رخ ما می کشاند.
همان طور که در تصویر ملاحظه می کنید، پاکوبی مشاهده می شود که از گوسفندسرای گردنه سر، آغاز می شود و تا دشت سبزه لش، ادامه دارد.
نمایی بسیار زیبا از دریای ابر
چندین تصویر زیبا از روستای ناندل که در لابه لای ابرها، دیده می شود.
نمایی از قله ناظر بزرگ(شکر لقاس) از چشم انداز مسیر صعود دشت سبزه لش
روستای ناندل
نمایی از ابرهایی که قله دماوند را در خود گرفته اند.
در مسیر گردنه سر به پناهگاه تخت فریدون که تماماً پاکوب است، یک دشتی در ارتفاع 4090متری وجود دارد که به دشت سبزه لش معروف است. پیمایش گردنه سر تا دشت سبزه لش، 6ساعت به طول انجامید که با کوله های سنگین، واقعاً طاقت فرسا بود. بارها و بارها در بین مسیر، جهت استراحت می نشستیم و سپس به ادامۀ پیمایش، می پرداختیم. وقتی به دشت سبزه لش رسیدیم، انگار جان تازه ای به ما داده باشند. هر چه می اندیشم و می نگرم، نمی فهمم که چطور می شود در کوه مخروطی و پر شیب دماوند، یک چنین دشتِ صاف و زیبایی، در این ارتفاع، پدید آمده است. سبحان الله از این تردستی خدا.
دشت سبزه لش - ارتفاع: 4090متر
عظمتی دیگر از دماوند از چشم انداز دشت سبزه لش
نمایی بسیار زیبا و فوق العاده از دشت سبزه لش و قله دماوند
همچنان تماشای دشت سبزه لش، چشم نوازی می کند.
بفرمایید چای و ناهار در سبزه لش
ابتدا نیم ساعتی استراحت کرده و سپس ناهار می خوریم.
تصاویر بسیار زیبا و خیره کننده از توأمانیِ دشت سبزه لش و دریای ابر
اکنون ساعت3 عصر است و ما از دشت لش فاصله می گیریم و به سمت پناهگاه، حرکت می کنیم، چرا که فرصت زیادی تا تاریک شدن هوا نداریم. مسافت پیمایش دشت لش تا پناهگاه، 1ساعت می باشد.
چندین نمای محیر العقول دیگر، از دشت سبزه لش از چشم انداز مسیر صعود پناهگاه تخت فریدون
در مسیر صعود دشت سبزه لش به پناهگاه تخت فریدون
قله دماوند از چشم انداز مسیر پناهگاه تخت فریدون در ساعات آخر روز
رودخانه ای در 50متری پناهگاه وجود دارند که کوهنوردان، از آن برای آشامیدن و برداشتن آب، استفاده می کنند.
نمایی از کمپ پیشرفته، که هر ساله در ابتدای فصل تابستان، توسط فدراسیون کوهنوردی برپا شده و در انتهای تابستان، جمع می گردد. این کمپ، به دلیل کرایه های بسیار بالایی که برای اجاره چادرهای آن، در نظر گرفته اند، کمتر مورد توجه کوهنوردان واقع می شود. این کمپ، در فاصلۀ 100متری شمال پناهگاه تخت فریدون، قرار دارد.
بالأخره در ساعت 4عصر، مسافت 6ساعتۀ گردنه سر به پناهگاه را در 8ساعت، با کوله کشی سنگین، خسته و بی انرژی، به پایان رساندیم. جالب این جاست که مسیر گردنه سر، تا پناهگاه تخت فریدون، بیشتر از مسیر پناهگاه تا قله، از ما انرژی گرفت.
پناهگاه تخت فریدون - ارتفاع: 4380متر
چشم انداز شرقی پناهگاه تخت فریدون که در هنگاه غروب آفتاب، می توان سایۀ دماوند غول پیکر را مشاهده نمود.
نمایی از فضای داخلی پناهگاه تخت فریدون
پس از کمی استراحت در پناهگاه، با دوربینم خارج می شوم و از آسمان پر ستارۀ دماوند، عکاسی می کنم. طبق اطلاعاتی که از هواشناسی گرفته بودیم، تا 4روز آینده، هوا صاف و بدون ابر خواهد بود.
وضعیت آب در مسیر جبهه شمال شرقی: در مسیر گردنه سر به پناهگاه، در سه محل، آب وجود دارد. گردنه سر، دشت سبزه لش و 50متری پناهگاه. در مسیر صعود به قله هم، از ظهر به بعد، از ذوب یخچال ها، رودخانه های کوچکی جاری می شوند که می توان برای نوشیدن، از آن ها استفاده کرد.
آغاز روز دوم برنامه
معمولاً کوهنوردان، در روز دوم برنامه، اقدام به صعود نهایی می کنند، اما ما طبق برنامه، قصد داریم، یک روز کامل، استراحت و البته، هم هوایی کرده و در روز سوم، قله را صعود کنیم. ما برای صعود به قله، هیچ عجله ای نداریم و سعی می کنیم، از طبیعت زیبای منطقه و بودنِ در ارتفاع 4400متر، لذت ببریم. فکر می کنم این موضوعی است که کوهنوردان، کمتر به آن توجه دارند. خیلی از کوهنوردان، در دو روز، برنامۀ دماوند را جمع می کنند.
نکتۀ جالب توجه این است که ما چون در روزهای میانی هفته، در منطقه هستیم، هیچ گروهی را در مسیر و در پناهگاه، نمی بینیم و این فرصتی به ما می دهد تا به آرامش و تمرکز بیشتری، روز اول و دوم را پشت سر بگذاریم. اما در روز سوم و چهارم برنامه، که مصادف با پنج شنبه و جمعه بود، مواجه شدیم با ورود کم سابقه گروه های کوهنوردی در منطقه.
قبل از هم هوایی، گشتی در اطراف پناهگاه می زنیم.
تصویری از پناهگاه تخت فریدون و قله دماوند
کمپ پیشرفته
نمایی از دشت سبزه لش و روستای ناندل از چشم انداز حوالی پناهگاه تخت فریدون
پناهگاه تخت فریدون و قله دماوند در یک قاب عکس
نمایی از یخچال یخار از چشم انداز پناهگاه تخت فریدون
قله دوخواهرون از چشم انداز حوالی پناهگاه تخت فریدون
عکسی زیبا از کمپ پیشرفته و پناهگاه تخت فریدون و قله دماوند
خودنمایی یخچال یخار از چشم انداز حوالی پناهگاه تخت فریدون
در این تصاویر، مسیر پاکوب تا گرده، مشخص است.
پس از صرف ناهار و خواندن نماز، تصمیم گرفتیم برای هم هوایی، اقدام کنیم. در حدود 2ساعت، صعود کردیم و تا ارتفاع 4850متر، بالا رفتیم. ارتفاعی معادل با قله علم کوه. در این مسیر، هر چه بالا تر می رفتیم، عظمت و هیبتِ یخچال یخار، بیش تر نمایان می شد. به راستی که یکی از امتیازات بارز جبهه شمال شرقی، تماشا کردن به یخچال و دره عمیق یخار است. یخچال و دره ای که در صورت نبودن دید کافی، می تواند برای کوهنوردان، خطرساز شود. پیمایش یال شمال شرقی، در شب و در حالت مه آلود، خطر سقوط، به داخل این دره را در بر دارد. سنگ های این منطقه هم بسیار ریزشی هستند. درست در همانجایی که برای هم هوایی ایستاده بودیم، یک سنگ، خود به خود رها شد و غلطان غلطان، وارد دره شد و نهایتاً به یک صخره اصابت کرد و با صدای مهیبی، خرد شد.
در مسیر هم هوایی قرار داشتیم که ناگهان چیزی چشمم را به خودش مشغول کرد. بالاتر که رفتم، تعداد بسیار زیادی، بز کوهی مشاهده کردم. تعجب ما از این بود که این حیوانات، تا ارتفاع 4700متری بالا آمده اند.
نمایی خوف انگیز، از یخچال یخار
دره عمیق یخار
در این تصویر، یخچال یخار، به وضوح دیده می شود.
نمایی زیبا از پناهگاه تخت فریدون و کمپ پیشرفته، از چشم انداز محل هم هوایی
گرده بسیار زیبایی که سمت راست آن، دره یخار است.
محل هم هوایی ما در ارتفاع 4850متری
بعد از نیم ساعت استراحت، دو مرتبه به سمت پناهگاه، سرازیر می شویم.
مسیر پاکوب پناهگاه، به قله که از روی گردۀ مجاور دره یخار، عبور می کند.
نمایی از روستای گزنک
تصویری جالب از دره یخار ، مسیر پاکوب ، پناهگاه تخت فریدون ، روستای ناندل
چندین نمای متفاوت از یخچال با عظمت یخار
روستای ناندل
تصویری از کمپ پیشرفته ، دشت سبزه لش ، روستای ناندل
دره یخار
نمایی از گرده و یال مجاور دره یخار و کمپ پیشرفته
پناهگاه تخت فریدون ، کمپ پیشرفته ، دشت سبزه لش و روستای ناندل در یک نما.
چشم اندازی زیبا از دره یخار
نمایی از کمپ پیشرفته و دشت سبزه لش
مسیر پاکوب که از روی یال و گرده عبور می کند.
برج سنگی زیبا در مجاور دره یخار در ارتفاع 4550متری
نمایی زیبا از کمپ پیشرفته و روستای ناندل
پناهگاه تخت فریدون، کمپ پیشرفته و روستای ناندل در یک نمای زیبا.
تصویری از کمپ پیشرفته و دشت سبزه لش
چندین عکس زیبا از پناهگاه تخت فریدون از زوایای مختلف
در حالی که خورشید، اندک اندک غروب می کند، ما به پناهگاه می رسیم.
غروب دماوند
اکنون در شب دومِ برنامه قرار داریم که برای ما، شب صعود به حساب می آید. جای دوستان خالی، شام امشب ما، اشگنه بود. امروز بر خلاف دیروز، یک روز سبک و مفرحی را پشت سر گذاشتیم و در حد مقبولی، خستگی مان برطرف شد.
آغاز روز سوم برنامه
امروز، می تواند روز صعود ما به قله باشد إنشاءالله. ساعت5، از خواب بلند می شویم و پس از خواندن نماز و کمی صبحانه، در ساعت 6ونیم، از پناهگاه، بیرون زده و صعود خودمان را آغاز می کنیم. با قدم های آهسته و نفس عمیق، حرکت می کنیم. برای صعود به قله، ابتدا باید پاکوب کنار پناهگاه را بالا رفت تا به یال دره و یخچال یخار برسیم. از آن جا نیز در پاکوبش بالا باید رفت تا به قسمت صخره ای و گرده رسید. بعد از گرده، به یخچال عروسک ها و بام برفی باید رسید و در نهایت، قله صعود خواهیم شد.
بعد از دو ساعت، پیمایش، به منطقۀ گرده می رسیم که باید دست به سنگ شویم. این جا به شدت سنگ ها سست هستند و خیلی راحت، به سمت پایین، غلط می خورند. خیلی باید مراقب بود، تا افراد گروه، از هم فاصله نگیرند و این ریزش سنگ ها، سانحه درست نکند. بعد از 30دقیقه، صعودِ این قسمت گرده ای، تمام می شود و دیگر تا قله، دست به سنگ نخواهیم شد.
چندین نمای زیبا از یخچال و دره یخار در مسیر صعود قله
اکنون در آستانۀ یخچال عروسک ها در ارتفاع 5000متری قرار داریم. در این جا باد بسیار شدیدی در حال وزیدن است و سرعت پیمایش را کند می کند. در حدود 1ساعت، ما این بادِ کلافه کننده را تحمل می کنیم تا این که در ارتفاع 5200متر، به یخچال عروسک ها و بام برفی می رسیم و رفته رفته، هر چه به ظهر، نزدیک می شویم، سرعت باد، کم تر می شود.
در اواسط روز، می شود با احتیاط، این یخچال را تراورس کرد و نیازی به کلنگ و گرامپون نیست. اما در صبح زود یا شب، شاید نیاز بشود. از این جا به بعد، دو تن از دوستان، کمی حالشان نامساعد می شود که با کمی استراحت و تغذیه، کمی بهتر می شوند.
رفته رفته، سنگ های زرد رنگ و گوگردی که نشانۀ قله دماوند هست، رؤیت می شوند و این یعنی ما تا قله، راه زیادی نداریم. در حالی که تقریبا به زیر قله رسیده ایم، مسیر ما با مسیر صعود جبهه شمالی، یکی می شود. از آن جا شما فقط باید 10دقیقه پیمایش کنید تا کاسه قله دماوند، دیده شود.
چه لحظۀ شیرینی است و قتی گام بر بام ایران می گذاریم. با خودت می گویی: آیا چیزی که دارم می بینم درست است. بله، این پنجمین مرتبه ای است که من گام بر این جا می گذارم.
منظره کاسه قله دماوند
دودکش دماوند
پس از 6ساعت پیمایش، در ساعت 12ونیم، قله دماوند را صعود می کنیم و عکس یادگاری می گیریم.
وضعیت من بر روی قله، نسبتاً خوب است و کلی از آن جا عکاسی می کنم.
نمایی زیبا از کاسه قله دماوند
خروج گازهای گوگردی از قله دماوند، مناظر زیبایی را برای کوهنوردان خلق می کند.
سنگ های گوگردی
برخی از دوستان، حالشان خیلی مساعد نیست و ما پس از 30دقیقه توقف، بر روی قله، آهسته آهسته به سمت پناهگاه، حرکت می کنیم.
در مسیر بازگشت، من توانستم عکس های بیشتری از مسیر بگیرم.
نمایی از روستای ناندل و جبهه شمال شرقی از حوالی قله
پناهگاه تخت فریدون، کمپ پیشرفته و دشت سبزه لش در نمایی جالب.
در مسیر بازگشت از قله به پناهگاه
چندین تصویر زیبا از یخچال عروسک ها که از ارتفاع 5100متر تا حوالی قله، دیده می شوند. نام دیگر این منطقه، بام برفی هم هست.
مسیر پاکوب در حوالی یخچال عروسک ها
تصویری زیبا از یخچال عروسک ها
در مسیر صعود قله از جبهه شمال شرقی، یک بار باید یخچال عروسک ها تراورس گردد که معمولا کوهنوردان، بدون کرامپون، این کار را انجام می دهند.
پناهگاه تخت فریدون، کمپ پیشرفته، دشت سبزه لش و روستای ناندل در یک قاب عکس.
یخچال یخار
دره زیبای یخار که بسیار تماشایی است.
اکنون بعد از 6ساعت پیمایش، در ساعت 7عصر، به پناهگاه می رسیم. پناهگاهی که در خارج و داخلش، مملو از کوهنورد شده است. چادرهای زیادی که در اطراف پناهگاه، به چشم می خورد. این یعنی ظرفیت 20نفرۀ پناهگاه، تکمیل شده و دیگر جایی باقی نمانده است. البته جای ما در پناهگاه، مشخص بود. خدا را شکر می کنیم که توانستیم با موفقیت و بدون هیچ حادثه ای، قله را صعود کنیم. در حالی که از صعود امروز، خیلی خسته هستیم، سریع شام را خورده و وارد کیسه خواب می شویم.
گروه های کوهنوردی که امروز عصر، برای هم هوایی اقدام می کنند و خودشان را برای صعود فردا، آماده می کنند.
نمایی از دشت سبزه لش از چشم انداز حوالی پناهگاه تخت فریدون - این آخرین عکسی است که من در روز سوم برنامه می گیرم.
از مسیر پناهگاه تخت فریدون تا قله، من با جی پی اس، 8نقطه ثبت کردم که می تواند برای کوهنوردانی که از جی پی اس، استفاده می کنند، مفید باشد.
1. N .35.57.758 E. 052.07.559 ارتفاع نقطه اول: 4468متر
2. N 35.57.692 E 052.07.375 ارتفاع نقطه دوم: 4605متر
3. N 35.57.670 E 052.07.267 ارتفاع نقطه سوم: 4708متر
4. N 35.57.580 E 052.07.016 ارتفاع نقطه چهارم: 5012متر
5. N 35.57.391 E 052.06.782 ارتفاع نقطه پنجم: 5286متر
6. N 35.57.392 E 052.06.782 ارتفاع نقطه ششم: 5440متر
7. N 35.57.399 E 052.06.752 ارتفاع نقطه هفتم: 5454متر
8. N 35.57.350 E 052.06.641 ارتفاع نقطه هشتم: 5565متر
9. N 35.57.260 E 052.06.627 ارتفاع نقطه رأس قله دماوند: 5609متر
10. N 35.57.991 E 052.08.051 ارتفاع نقطه پناهگاه تخت فریدون: 4379متر
آغاز روز چهارم برنامه
امروز صبح، با کمی تأخیر در ساعت8، بلند می شویم و بعد از سه شب مانی، در پناهگاه، که با کلی خاطره همراه بود، به سمت پایین و دشت سبزه لش، حرکت می کنیم.
از فرصت استفاده می کنم و چند عکس، از پناهگاه و چادرهای اطراف آن می گیرم.
در ابتدا به دشت سبزه لش می رسیم. در آن جا هم چادرهای بسیار زیادی را مشاهده نمودیم که کوهنوردان برپا کرده بودند. وجود این چادرهای رنگارنگ در دشت، منظرۀ بسیار زیبا و بی مانندی را به وجود آورده بود.
خیلی سریع با دشت سزه لش هم خداحافظی کرده و به سمت گوسفندسرا، حرکت می کنیم. در بین راه نیز، گروه های زیادی بالا می آمدند که 95درصد آن ها، بارهایشان را به قاطرها سپرده بودند.
در مسیر دشت سبزه لش به گوسفندسرای گردنه سر
روستای ناندل از چندین نما
دره ای زیبا که در مجاور گوسفند سرای گردنه سر قرار دارد.
ساعت 12ظهر، به گوسفندسرای گردنه سر می رسیم و از آن جا، با نیسان، راهی روستای ناندل می شویم.
در پایان از همۀ همنوردهای خوبم تشکر می کنم که در این برنامه بسیار عالی، شرکت کردند.
جرعه ای از دریا...
پیغمبر(ص) در سفارش و توصیه ای به امام علی(ع) فرمودند:
«سه خصلت از اخلاقِ بزرگوارانه است: به کسی که از تو دریغ داشته و تو را محروم کرده است، عطا کنی. به کسی که پیوند از تو گسسته و قطع رحم کرده است، پیوند داری و صلۀ رحم کنی. از کسی که به تو ظلم و ستم کرده است، ببخشی و عفو کنی.»
فرازی از "دعای کمیل" که مناجات أمیر المؤمنین(علیه اسّلام) با خدا می باشد: (کتاب مفاتیحُ الجِنان)
«ألّلهُمَّ لا أجِدُ لِذُنوبی غافِراً، وَ لا لِقَبائِحی ساتِراً، وَ لا لِشَیئِ مِن عَمَلِیَ القَبیحِ بِالحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیرَکَ، لا إلهَ إلّا أنتَ، سُبحانَکَ وَ بِحَمدِکَ ظَلَمتُ نَفسی، وَ تَجَرَّأتُ بِجَهلی، وَ سَکَنتُ إلَی قَدیمِ ذِکرِکَ لی، وَ مَنِّکَ عَلَیَّ. ألّلهُمَّ مَولایَ کَم مِن قَبیحٍ سَتَرتَهُ، وَ کَم مِن فادِحٍ مِنَ البَلاءِ أقَلتَهُ، وَ کَم مِن عِثارٍ وَقَیتَهُ، وَ کَم مِن مَکروهٍ دَفَعتَهُ، وَ کَم مِن ثَناءٍ جَمیلٍ لَستُ أهلاً لَهُ نَشَرتَهُ.»
خداوندا، من هیچ آمرزنده ای برای گناهانم، و هیچ پوشاننده ای برای مخفی کردنِ خطاهایم، و نه کسی که زشتی های من را تبدیل به زیبایی و نیکویی کند، جز تو نمی یابم. خدایی جز تو نیست. من با گناهانم، به خودم ستم کردم، و با جهل و نادانی خود، بر تو گستاخی کردم؛ و اعتماد کردم بر بخشش و منت تو. ای خدای نازنینم، ای مولای من، چه بسیار زشتی های مرا که پوشاندی، و چه بسیار بلاهای سنگینی که از من دور کردی، و چه بسیار لغزش هایی که مرا به هلاکت می انداخت، اما تو از من محافظت نمودی، و چه بسیار بدی هایی که از من دور کردی.
فرازی از کتاب صَحیفۀ سجّادیّه که مناجات امام سجّاد(علیه السّلام) با خداوند می باشد:
«ألّلهُمَّ وَ أنتَ حَدَرتَنی ماءً مَهیناً مِن صُلبٍ مُتَضائِقِ العِظامِ، حَرِجِ المَسالِکِ إلَی رَحِمٍ ضَیِّقَةٍ سَتَرتَها بِالحُجِبِ، تُصَرِّفُنی حالاً عَن حالٍ، حَتَّی انتَهَیتَ بی إلَی تَمامِ الصّورَةِ، وَ أثبَتَّ فِیَّ الجَوارِحَ... . وَ لَو تَکِلنی یا رَبِّ فی تِلکَ الحالاتِ إلَی حَولی أو تَضطَرُّنی إلی قُوَّتی لَکانَ الحَولُ عَنّی مُعتَزِلاً، وَ لَکانَتِ القُوَّةُ مِنّی بَعیدَةً. فَغَذَوتَنی بِفَضلِکَ غِذاءً البَرِّ اللَّطیفِ، تَفعَلُ ذلِکَ بی تَطَوُّلاً عَلَیَّ إلَی غایَتی هذِهِ، لا أعدَمُ بِرَّکَ، وَ لا یُبطِئُ بی حُسنُ صَنیعَتِکَ، وَ لا تَتَأکَّدُ مَعَ ذلِکَ ثِقَتی فَأتَفَرَّغَ لِما هُوَ أحظَی لی عِندَکَ. قَد مَلَکَ الشَّیطانُ عِنانی فی سوءِ الظَّنِّ وَ ضَعفِ الیَقینِ، فَأنا أشکو سوءَ مُجاوَرَتِهِ لی، وَ طاعَةَ نَفسی لَهُ، وَ استَعصِمُکَ مِن مَلَکَتِهِ، وَ أتَضَرَّعُ إلَیکَ فی صَرفِ کَیدِهِ عَنّی.» دعای32 - شماره های23 تا27
خداوندا، من در ابتدا، آبی پست و ناچیز بودم که مرا از مجراهای باریک، در میان استخوان های دَرهم فشردۀ پشت پدرم، در تنگنای رحم، فرود آوردی و در میان چند پرده، جا دادی؛ تا این که مرا از حالتی به حالت دیگر گردانیدی که در نهایت، صورت و اندام های من، کامل گردید. اگر مرا در داخل رحم، به حال خودم و تدبیر خودم وا می گذاشتی، تاب و توانی برای من باقی نمی ماند. اما تو با لطف و فضلت، مهربانانه روزی ام را دادی و تا بدنیا آمدنم و بعدش، مرا پروراندی. هیچ گاه از احسان تو محروم نبوده ام، و در فضل تو نسبت به من، هیچ وقت کم و کاستی، متوجهم نشد؛ با این حال، یقینِ من، به رسیدن روزی تو، هنوز مستحکم نشده و هنوز اطمینانِ صد در صدی، برایم حاصل نشده است، تا این که با آرامش خاطر، به کارهای نیک، بپردازم و سبب روسفیدی من، در نزد تو گردد. شیطان عنانِ مرا به دست گرفته و مرا به سمتِ ضعف و کم سو شدنِ یقین و بدگمانیِ به خدا می کشاند؛ اکنون از همراهی و مصاحبت او با من، و خوش طاعتی و خوش رقصیِ خودم، نسبت به فرامین او، شکایت دارم و از چیره گشتنِ او بر من، پناه می برم و با آه و فغان، از تو می خواهم که کید و حیلۀ او را از من دفع نمایی.
«به امید ظهور یگانه مُنجی عالَم»
کیست آشفتۀ آن زلفِ چَلیپا نشود؟ دیده ای نیست که بیند تو و شیدا نشود
ناز کن ناز، که دل ها همه در بندِ تو است غَمزه کن غمزه، که دلبر چو تو پیدا نشود
رخ نما تا همه خوبان، خِجل از خویش شوند گر کِشی پرده ز رخ، کیست که رسوا نشود؟
چاره ای نیست به جز سوختن از آتشِ عشق آتشی ده که بیفتد به دل و پا نشود
ذره ای نیست که از لطفِ تو هامون نبُوَد قطره ای نیست که از مهرِ تو دریا نشود
سر به خاکِ سرِ کوی تو نهد جان ای دوست جان چه باشد که فدای رخِ زیبا نشود؟
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان مازندران، اینجا را کلیک نمایید.
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.
برای مشاهدۀ صفحه درباره من، اینجا را کلیک نمایید.