بسم الله الرّحمن الرّحیم
«فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ.»
افرادی که روز قیامت را باور نداشتند، حالشان چگونه خواهد بود، هنگامى که آن ها را در آن روز، جمع کنیم. روز قیامت همان روزی است که هیچ شکی در آمدنش نیست؛ در آن روز با عدالت محض، کارها و اعمال هرکس را به طور کامل و بدون هیچ کم و کاستی به او پس می دهند.
سورۀ آل عمران - آیۀ25
نکاتی اجمالی در مورد آیه:
آرى، در روز قیامت، همه در دادگاه عدل الهى حاضر خواهند شد و هر کس هر محصولی را کاشته باشد، همان را درو خواهد کرد. اعمال هرکس به او تسلیم مى شود و مجازات آن ها هر چه باشد، هرگز ظالمانه نخواهد بود، زیرا محصول اعمال خود آن ها است. و نیز در آن روز است که انسان ها مى فهمند، هیچ امتیازى بر دیگران ندارند و عدل الهى، همه را شامل مى شود.
ضمناً از جمله "ما کسبت"، به روشنى این معنا، استفاده می شود که پاداش و کیفر و نجات و بدبختى، در قیامت و جهان دیگر، تنها بستگى به اعمال خود انسان دارد نه به پندارهاى واهى و خیالات باطل.
پیام های آیه:
كیفر و پاداش بر اساس عمل است، نه آرزو و گمان. «لن تمسّنا النار... وفیّت كل نفس ما كسبت»
هیچ عملى محو ونابود نمى شود، بلكه در قیامت، به صاحبش برگردانده مىشود. «وفیّت... ما كسبت»
دادگاه الهى بر اساس عدالت تشكیل مى شود وهركس به جزاى خود مى رسد. «وفیّت كل نفس... هم لا یظلمون»
صعود قله فلسکه از درود
نیشابور - استان خراسان رضوی
زمان اجرای برنامه: نیمۀ اول خرداد1395
در روزهای نخستین خرداد ماه، به همراه یکی از دوستان خوبم، از مشهد عازم شهر ییلاقی درّود شدیم تا این بار، قلۀ زیبای فلسکه را از درۀ دَرود، صعود کنیم. درود، شهری باصفا و سرسبز است که از توابع شهرستان نیشابور به حساب می آید. دررود، دارای دره هایی عمیق و پرآب می باشد که یکی از دره های آن که درۀ خانه سفید، نام دارد، به قلۀ فلسکه منتهی می گردد. ما در ساعت9 صبح، از ابتدای درۀ دررود که ارتفاعش به 1894متر می رسد، پیمایش برنامه را آغاز کردیم.
موقعیت قله فلسکه از سمت درود
طبیعت زیبای درّود
در ابتدا به دوآبی می رسیم که یک ساعت زمان می بَرَد. ارتفاع دوآبی، 1900متر می باشد. درۀ سمت چپ، خانه سفید و درۀ سمت راست، کمر زرد نام دارد. طبق برنامه ریزی قبلی، قرار است که ما از درۀ خانه سفید، قلۀ فلسکه را صعود کرده و از درۀ کمر زرد بازگردیم.
وارد درۀ خانه سفید می شویم. در میانۀ آن، برای صرف صبحانه، توقف می کنیم. پس از صرف صبحانه، به حرکتمان ادامه می دهیم.
آبشار درۀ خانه سفید - دررود
زندگی در دره خانه سفید درود
آبشاری دیگر در درۀ خانه سفید
رفته رفته و با افزایش ارتفاع، درختان و باغات، کم می شوند.
مار سمی که توسط اهالی منطقه، به فنا رفته است.
گلپر، گیاهی که در منطقه، به وُفور یافت می شود. این گیاه دارویی در ترشیجات، استفادۀ قابل ملاحظه ای دارد.
منظره کوهی که دیگر همچون سفره ای زردرنگ شده است.
طبیعت دره خانه سفید - درّود
بالأخره درۀ خانه سفید به اتمام می رسد و ما در شیب تند قله قرار می گیریم. با حرکتی کند و لاک پشت وار، در ساعت 2بعد از ظهر، به قلۀ 3078متری فلسکه می رسیم. باد شدید و سرمای هوا، امان ما را برید.
در مسیر پر شیب فلسکه
نمایی از قسمت پایانی درۀ خانه سفید دررود
تصمیم گرفتیم خیلی سریع و بدون فوت وقت، به پایین حرکت کنیم. اکنون باید قسمتی از خط الرأس بینالود را پیمایش کنیم تا سوار بر درۀ کمر زرد شویم. پیمایش خط الرّأس، یکی از شیرین ترین تجربه های کوهنوردی می باشد. با یک ساعت پیمایش، به درۀ کمر زرد می رسیم.
خط الرّأس بینالود از چشم انداز قله فلسکه - در وسط تصویر، قله قوچگر مشاهده می شود.
خط الرأس رشته کوه بینالود - سمت راست تصویر، دره دررود و سمت چپ تصویر، دره دهبار می باشد.
جاده ای که برای عبور و مرور عشایر کشیده شده است، هر چند قشنگی طبیعت این منطقه، از بین برده است.
در مسیر قله فلسکه به درۀ کمر زرد دررود
چشم انداز درۀ دهبار از خط الرأس بینالود
در بین راه، به سد طبیعی گوسفندان بر می خوریم.
پس از انتظاری طولانی، قطار گوسفندان، تمام می شود و مسیر مجدداً باز شده، حرکت می کنیم.
محل استقرار عشایری که در ارتفاعات رشته کوه بینالود، هستند.
چشم انداز دره دهبار از خط الرأس بینالود
قسمت انتهایی دره دهبار
عشایری که در ارتفاعات دره دهبار و در مجاورت خط الرأس بینالود، قرار دارند.
نمایی از قله فلسکه که ساعتی پیش، صعود شد.
چندین نمای متفاوت از قله فلسکه
نمایی از انتهای درۀ کمرزرد دررود
اکنون ساعت 3بعد از ظهر است و ما تا حالا، 6ساعت است که پیمایش سنگین داشته ایم. آخرین چشمۀ درۀ کمر زرد دررود، مکان مناسبی است برای استراحت، رفع خستگی، صرف ناهار و خواندن نماز. ارتفاع این چشمه، 2590متر می باشد.
ساعت، 4عصر است و ما فقط 3ساعت روشنایی خواهیم داشت. خیلی سریع، آماده می شویم و به سمت دوآبی حرکت می کنیم. از آن جا تا دوآبی، دو ساعت و از دوآبی تا دررود نیز، یک ساعت به طول می انجامد.
کوهی در طبیعت دره کمرزرد دررود که به طرز عجیبی، یک دست، زرد رنگ شده است.
جاده ای احاطه شده در گل ها
جلوه ای دیگر از طبیعت بهاری دره کمر زرد - دررود
رفته رفته و با کاهش ارتفاع، سر و کلۀ باغ های دره کمر زرد، پیدا می شوند.
بالأخره پیمایش دره کمرزرد، به اتمام می رسد. این دومین باری است که امروز، به دوآبی برخورد می کنیم؛ با این تفاوت که رفتنه، دوآبی را به سمت قله فلسکه، رد کردیم و برگشتنه، دوآبی را به سمت درود، پشت سر می گذاریم.
تصاویری پایانی و باز هم طبیعت بسیار زیبای دررود
در حالی که هوا به حالت گرگ و میشی دَرآمده و ما دیگر دید کافی نداریم، برنامۀ سنگین ما به اتمام می رسد. من دوست همراه خوبم، از سپری کردن یک روز پر کار، رضایت کامل را داریم و این که این برنامۀ ماجراجویانه، به نحو شایسته ای اجرا شد.
حاصل این برنامۀ 10ساعتۀ نفس گیر و فشرده، 1700متر، صعود و 45کیلومتر، پیمایش طول مسیر می باشد.
و اما در پایان...
مطلبی بر گرفته از کتاب عدل الهی - به قلم شهید آیت الله مطهری
در کتب تاریخی نوشته اند که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) در ایام آخر عمر خود، شبی تنها بیرون آمدند و به قبرستان بقیع رفتند و برای خفتگان آن جا،استغفار نمودند. پس از آن به اصحاب خود فرمودند: «جبرئیل هر سال، یک بار قرآن را بر من عرضه می کرد و امسال، دو بار عرضه کرده است. فکر می کنم این اتفاق، به این جهت است که مرگ من نزدیک است.» در روز بعد، به منبر رفتند و اعلام کردند که موقع مرگ من فرا رسیده است. هرکس به او وعده ای داده ام، بیاید تا انجام دهم و هرکس از من طلبی دارد، بیاید تا ادا کنم. آن گاه فرمودند: «ای مردم، میان هیچکس و خدا، خویشاوندی و یا چیزی که خیری به او برساند و یا شری را از او دفع کند، وجود ندارد جز عمل نیک. همانا کسی ادعا نکند و آرزو نکند و خیال نکند که غیر از عمل، چیزی به حالش نفع می رساند. قسم به کسی که مرا مبعوث کرد، نجات نمی بخشد مگر عمل همراه با رحمت پروردگار. من پیغمبر نیز اگر عصیان و نافرمانی کرده بودم، سقوط کرده بودم. خدایا تو شاهد باش که من این مطلب را به آگاهی شان رساندم.»
فرازی از دعای جوشَن کبیر که در آن، خداوند را معرّفی و توصیف می نماید: (کتاب مفاتیحُ الجِنان)
«یا مَن لَهُ ذِکرٌ لا یُنسَی»: ای خدایی که یادت هیچ گاه، فراموش نشود.
«یا مَن لَهُ نورٌ لا یُطفَی»: ای خدایی که نور تو، هیچ گاه خاموش نگردد.
فرازی از کتاب صَحیفۀ سجّادیّه که مناجات امام سجّاد(علیه السّلام) با خداوند می باشد:
«...وَ احفَظنا مِن بَینِ أیدینا وَ مِن خَلفِنا وَ عَن أیمانِنا وَ عَن شَمائِلِنا وَ مِن جَمیعِ نَواحینا، حِفظاً عاصِماً مِن مَعصیَتِک، هادیاً إلَی طاعَتِک، مُستَعمِلاً لِمَحَبَّتِک.»
خدایا؛ مرا حفظ کن از گناهانی که از همه طرف، به سمت من سرازیر می شوند که اگر گناهان، به سراغم نیایند، من به اطاعت و بندگی تو، هدایت می شوم و محبت تو، در دلم جای می گیرد.
«به امید ظهور یگانه مُنجی عالَم»
نشاط عید هم از دوری ات غم انگیز است بیا اگر تو نباشی بهار، پاییز است
چگونه خنده کند آن که در فراغ رُخت همیشه کاسۀ چشمش ز اشک، لبریز است
به رو نمای جمالت، چه آوَرَد با خود که جان هر دو جهان در بَهاش، ناچیز است
سحرگهان که تو را می زنم صدا "مهدی" ز نَکهَت(بوی خوش) نفست، صبح، عطرآمیز است
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان خراسان رضوی، اینجا را کلیک نمایید.
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.