بسم الله الرّحمن الرّحیم
«إِنَّ فِى خَلْقِ الْسَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْفُلْکِ الّتِى تَجْرِى فِى الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ الْنَّاسَ وَ مَآ أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْسَّمآءِ مِنْ مَّآءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ بَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَآبَّةٍ وَ تَصْرِيفِ الْرِّياحِ وَ الْسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ الْسَّمَآءِ وَ الْأَرْضِ لَأَياتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ.»
در آفرینش آسمان ها و زمین، رفت و آمدِ شب و روز، کشتی هایی که در دریاها برای منافع انسان ها عبور و مرور می کنند، برف و بارانی که خدا از میان ابرها می فرستد تا به برکتش، زمین را بعد از مردنش زنده کند، گونه های جانوری که روی زمین پراکنده است و گردش بادها و ابرهای معلق بین آسمان و زمین، همه و همه نشانه هایی از یکتایی خداست برای مردمی که عقلشان را به کار می اندازند.
سورۀ بقره - آیۀ164
نکاتی اجمالی در مورد آیه:
مقدمتاً باید به این نکته توجه داشت که هر جایی که نظم و انسجام هست، دلیل بر وجود علم و دانش می باشد. ما به هنگام برخورد با مظاهر نظم، در جهان هستى و هماهنگى این دستگاه هاى منظم، متوجه وجود علم و قدرت خالق یگانه و یکتایى مى شویم که همۀ آوازه ها، از او می باشد. آیا یک شعر زیبا، نغز و پر محتوا، ما را به ذوق و قریحۀ سرشار شاعر هدایت نمى کند؟
در این آیه به شش بخش از آثار نظم، در جهان هستى که هر کدام آیت و نشانه اى از آن مبدأ بزرگ است، اشاره شده است.
اول) "آفرینش آسمان و زمین". آفرینش این آسمان پرشکوه و این همه کُرات، یعنی هزاران هزار ستارگان ثابت و سیاری که در یک شب تاریک، با چشمک زدن هاى پر معنای خود، با ما سخن مى گویند، و یا در پشت تلسکوپ هاى عظیم، خود را به ما نشان مى دهند، با آن نظام دقیق و عجیب خود، که سراسر آن ها را همچون حلقه هاى یک رشتۀ زنجیر، به هم پیوسته است؛ و همچنین آفرینش زمین، با انواع مظاهر حیات و زندگى که در چهره هاى بسیار متنوع و در لباس صدها هزار نوع گیاه و حیوان، جلوه گر شده، همه نشانه هاى ذات پاک او و آئینه هاى درخشانِ قدرت و علم و یگانگى او می باشند. عجب این که هر چه علم و دانش بشر پیشرفت پیدا می کند، عظمت این عالم و وسعتش در نظر آدمیزاد بیشتر مى شود، و معلوم نیست این گسترش علمى تا کى ادامه خواهد یافت. امروزه دانشمندان به ما مى گویند: هزاران هزار کهکشان در عالم بالا وجود دارد که منظومه شمسى ما، جزئى از یکى از این کهکشان ها می باشد. تنها در کهکشان ما، صدها میلیون خورشید و ستارۀ درخشان وجود دارد که روى محاسبات دانشمندان، در میان آن ها، میلیون ها سیارۀ مسکونى وجود دارد، با میلیاردها موجود زنده. وه، چه عظمت و چه قدرتى.
دوم) "آمد و شدِ شب و روز". این دگرگونى لیل و نهار، و این آمد و رفت روشنائى و تاریکى، با آن نظم خاص و تدریجیش که دائماً از یکى کاسته و بر دیگرى افزوده مى شود، و به کمک آن، فصول چهارگانه به وجود مى آید، و درختان و گیاهان و موجودات زنده مراحل تکاملى خود را در پرتو این تغییرات تدریجى، گام به گام طى مى کنند، این ها نشانه های دیگرى از ذات و صفات متعالى او هستند. اگر این تغییر تدریجى نبود، و یا این تغییرات توأم با هرج و مرج صورت مى گرفت و یا اصلاً همیشه روز، و یا همیشه شب بود، حیات و زندگى از صفحۀ کره زمین، به کلى برچیده مى شد.
سوم) "کشتى هایى که در دریاها به سود مردم به حرکت در مى آیند". آرى، انسان به وسیلۀ کشتى هاى بزرگ و کوچک، عرصۀ اقیانوس ها را مى نوردد، و به این وسیله، به نقاط مختلف زمین، براى انجام مقاصد خود، سفر مى کند. حرکت کشتى ها به خصوص در قدیم، معلول چند نظام است. اگر بادهاى منظمى که در سطح اقیانوس ها می وزد و یا وزش هاى منطقه اى که تحت برنامه هاى معینى حرکت مى کنند و به کشتى ها امکان مى دهند، از این نیروى فراوان و رایگان طبیعى بهره گیرند و به سوى مقصد پیش روند نبود و اگر خاصیت طبیعى چوب یا فشار مخصوصى که از ناحیۀ آب، به اجسام وارد مى شود و آن ها را بر سطح آب، شناور مى سازد نبود و اگر خاصیت تغییرناپذیر دو قطب مغناطیسى زمین، که عقربه هاى قطب نماها را تنظیم مى کند نبود و اگر نظام ستارگان آسمان، که راه مقصد را به انسان نشان مى دهند نبود، استفاده از کشتى ها با آن فوائد سرشارشان، امکان پذیر نبود و در نتیجه این موارد نیز، نشانه هایی است براى ذات پاک او.
چهارم) "آبى که خداوند از آسمان فرو فرستاده و به وسیله آن، زمین هاى مرده را زنده کرده و انواع جنبندگان را در آن گسترانده است". آرى دانه هاى حیات بخش باران و قطرات پرطراوت و با برکت این آب تصفیه شده، طبیعى به هر جا مى ریزد، زندگى و حیات مى پاشد، و حرکت و برکت و آبادى و نعمت، همراه خود مى آورد. این آب که با نظام خاصى ریزش مى کند و آن همه موجودات و جنبندگانى که از این مایع بى جان، جان مى گیرند همه، پیام آور قدرت و عظمت او هستند.
پنجم) "حرکت دادن و وزش منظم بادها". وزش بادها گاهى گرده هاى نر را بر قسمت هاى مادۀ گیاهان مى افشانند و به تلقیح و بارورى آن ها کمک مى کنند میوه ها به ما هدیه مى کنند و بذرهاى گوناگون را مى گسترانند. گاه با انتقال دادن گرماى مناطق گرمسیر به مناطق سردسیر، و انتقال سرماى مناطق سردسیر به مناطق گرمسیر، کمک به تعدیل هواى کره زمین مى کنند. و زمانى با جابه جا کردن هواى مسموم و فاقد اکسیژن شهرها، وسائل تصفیه و تهویه را براى بشر فراهم مى سازند. آرى، وزش بادها با این همه فوائد و برکات، نشانه دیگرى از حکمت و لطف بى پایان او است.
ششم) "ابرهایى که در میان زمین و آسمان معلق هستند". این ابرهاى متراکم که بالاى سر ما در گردشند و میلیاردها تن آب را بر خلاف قانونِ جاذبه، در میان زمین و آسمان، معلق نگاه داشته، و آن ها را از هر نقطه به نقطه ای دیگر مى برند، بى آن که کمترین خطرى ایجاد کنند، خود نشانه اى از عظمت خالق یکتا می باشند.
همه این ها، نشانه ها و علامت های ذات پاک خداوند می باشند، البته براى مردمى که عقل و هوش دارند و مى اندیشند نه براى بى خبران سبک مغز و چشم داران بى بصیرت.
پیام های آیه:
هر موجودى در جهان هستى، آیهاى از آیات كتاب خداوند در طبیعت است. «لایات»
تنها خردمندان از تماشای هستى، درس خداشناسى مىگیرند. «ان فى خلق السموات... لایات لقوم یعقلون»
پاییز روستای مج
طرقبه - استان خراسان رضوی
زمان اجرای برنامه: آبان1396
روستای مج یکی از روستاهای ییلاقی مشهد و طرقبه می باشد که در کوهپایه های رشته کوه بینالود، جا خوش کرده است. وجود روستاهای توریستی و ییلاقی همچون زشک، کنگ، دهبار، جاغرق، ازغد و مغان در منطقۀ بینالود، باعث شده است که این روستای باصفا، از رونق گردشگری بیفتد؛ ولی باید دانست که این روستا نیز، منظره های تماشاییِ خاص خودش را دارد و مکان مناسبی برای گردشگران می باشد. روستای مج، با ارتفاع 1680متر، در 27کیلومتری جنوب غربی شهر مشهد، واقع شده است. برای رفتن به این روستا، باید از مشهد، وارد جادۀ روستای مغان شویم. در اواسط جاده، یک سه راهی وجود دارد که تابلویِ آن، اشاره می کند که جادۀ سمت چپ، به روستای مغان و جادۀ سمت راست، به روستای مج، منتهی می گردد.
من تصمیم گرفتم که طبیعت پاییزی این روستا را تجربه کنم و در یک روز پاییزی، عازم روستا شدم. من در این گشت و گذار که از صبح، آغاز شد و تا غروب، ادامه داشت، شاهد مناظر زیبا و شگرف پاییزی در روستای مج بودم. خصوصا برگ های زرد و نارنجی و قرمز، که به طرزی اعجاب انگیز، توسط خالق هستی، رنگامیزی می شوند.

موقعیت روستای مج بر روی نقشه






نمایی از جاده ای که روستا را به باغ ها، متصل می نماید.













نمایی از رودخانه روستا

















نمایی زیبا از سیب هایی که با رسیدن فصل پاییز و ریخته شدن برگ ها، بیش تر از پیش، به چشم می آیند و سوژۀ مناسبی برای عکاسی می باشند.

























درختان سربه فلک کشیده سپیدار







نمایی از دره روستای مج

برگ های خوش خط و خال پایزی





دره روستای مج


















تصویری زیبا از طبیعت پاییزی روستای مج







شاهکار طبیعت روستای مج در فصل پاییز













چند تصویر پاییزی زیبا از برگ های درخت گیلاس



















چند تصویر پاییزی زیبای دیگر این بار از برگ های درخت آلبالو





در انتهای برنامه نیز تلاش کردم که از بافت پلکانی روستا نیز عکاسی کنم که انصافا زیبا و چشم نواز می باشد.





















و اما در پایان...
یک جرعه از دریا...
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:
«خواسته های مردم در دنیای زودگذر، چهار چیز است: بی نیازی؛ آسایش؛ کم اندوهی؛ عزت. الف) اما بی نیازی در قناعت است. پس هر که بی نیازی را در اموال و دارایی زیاد بجوید، نیابد. ب) اما آسایش، در سبک باری است. پس هر که آسایش را در سنگین باری بجوید، نیابد. ج) اما کم اندوهی، در کم اشتغالی است. پس هر که کم اندوهی را در پر اشتغالی بجوید، نیابد. د) و اما عزت، در خدمت گزاری به خالق است. پس هر که عزت را در خدمت گزاری به مخلوق بجوید، نیابد.»
فرازی از دعای کمیل که مناجات أمیرالمؤمنین(ع) با خداوند می باشد: (کتاب مفاتیحُ الجِنان)
«إلَهی وَ سَیِّدی فَأسئَلُکَ ...أن تَهَبَ لی فی هَذِهِ اللَّیلَةِ وَ فی هَذِهِ السّاعَةِ، کُلَّ جُرمٍ أجرَمتُهُ، و کُلَّ ذَنبٍ أذنَبتُهُ، وَ کُلَّ قَبیحٍ أسرَرتُهُ، وَ کُلَّ جَهلٍ عَمِلتُهُ کَتَمتُهُ أو أعلَنتُهُ، أخفَیتُهُ أو أظهَرتُهُ، وَ کُلَّ سَیِّئَةٍ أمَرتَ بِإثباتِها الکِرامَ الکاتِبینَ، ألَّذینَ وَکَّلتَهُم بِحِفظِ ما یَکونُ مِنّی، وَ جَعَلتَهُم شُهوداً عَلَیَّ مَعَ جَوارِحی، وَ کُنتَ أنتَ الرَّقیبَ عَلَیَّ مِن وَرائِهِم، وَ الشّاهِدَ لِما خَفِیَ عَنهُم.»
ای معبود و ای آقای من؛ از تو می خواهم که در این ساعت و لحظه، ببخشی بر من، هر جرمی را که مرتکب شده ام و هر گناهی که ورزیده ام و هر کار زشت و قبیحی که انجام داده ام و نیز از هر نادانی و جهالتی که انجام داده ام، چه این گناهان را پنهان انجام داده و چه آشکار انجام داده ام و چه آن ها را مخفی می داشتم و چه به همه می فهماندم؛ و نیز بر من ببخشای، هر کار زشتی که دستور دادی، کرام الکاتبین، آن ها را بنویسند؛ کرام الکاتبین کسانی هستند که تو آن ها را بر من گماشتی، تا اعمالم را بنویسند، و نیز آن ها را شاهدِ بر رفتارم قرار دادی، و البته خودت از همه تیزبین تر، شاهد و ناظرِ اعمال من هستی.
فرازی از کتاب صَحیفۀ سجّادیّه که مناجات امام سجاد(علیه السّلام) با خداوند می باشد:
«أللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلى سِترِکَ بَعدَ عِلمِکَ، وَ مُعافاتِکَ بَعدَ خُبرِکَ، فَكُلُّنا قَدِ اقتَرَفَ العائِبَةَ فَلَم تَشهَرهُ، وَ ارْتَكَبَ الفاحِشَةَ فَلَم تَفضَحهُ، وَ تَسَتَّرَ بِالْمَساوى فَلَم تَدلُل عَلَيهِ.» دعای34 - شمارۀ1
ای خداوند، تو را سپاس می گویم که خطاهایم را می دانی اما می پوشانی و از بدی هایم آگاهی، اما عفو می کنی. همۀ ما دستمان به گناهانی آلوده است که تو آن ها را آشکار نساختی، و اعمال زشتی که مخفیانه مرتک شده ایم را رسوا و مفتضح ننمودی.
«به امید ظهور یگانه مُنجی عالَم»
فقط نه صبحِ من از ابرهای تار پر است گلوی جاده هم از بغضِ انتظار، پر است
بیا که زردیِ پاییز، بی تو بی معناست چرا که عهدِ تو از سرسبزیِ بهار، پر است
اگر که دفترت از خاطراتِ من، خالیست میانِ دفترِ من، از تو یادگار پر است
به خاک های مسیرت نگاه کن گاهی که زیرِ هر قدمت، قلب بی قرار پر است
مگیر خرده اگر مُنتسَب شدیم به تو چرا که دور و بَرِ گل، همیشه خار، پر است
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان خراسان رضوی، اینجا را کلیک نمایید.
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.
برای مشاهدۀ صفحه اصلی سایت، اینجا را کلیک نمایید.