سفرنامه های من؛ عسلویه

  • 4347 مرتبه

ساحل روستای هاله - عسلویه

12 اسفند 1396

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«إِنْ تُبْدُواْ الْصَّدَقاَتِ فَنِعِمَّا هِىَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَآءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ.»

اگر صدقات و بخشش های خود را آشکار کنید، خوب است؛ و اگر آن ها را مخفى ساخته و به نیازمندان بدهید، براى شما بهتر است، و از گناهان شما مى کاهد؛ و خداوند به آن چه انجام مى دهید، آگاه است.

سورۀ بقره - آیۀ271

نکاتی اجمالی در مورد آیه:

"انفاق آشکار و پنهان"

تردیدى نیست که انفاق علنى و آشکار، در راه خدا و اختفاى آن هر کدام اثر مفیدى دارد، زیرا هنگامى که انسان به طور آشکار و علنى مال خود را در راه خدا انفاق مى کند، اگر انفاق واجب باشد مثل خمس و زکات، گذشته از این که مردم، تشویق به این گونه کارهاى نیک مى شوند، رفع این تهمت نیز از انسان مى گردد که به وظیفه واجب خود عمل نکرده است.

و اگر انفاق مستحب باشد، در حقیقت یک نحوه تبلیغ عملى است که مردم را به کارهاى خیر و حمایت از محرومان و انجام کارهاى نیک اجتماعى و عام المنفعه تشویق مى کند.

و چنان چه انفاق به طور مخفى، و دور از انظار مردم انجام شود، به طور قطع، ریا و خود نمائى در آن کمتر است، و خلوص بیشترى در آن خواهد بود؛ مخصوصاً درباره کمک به محرومان، آبروى آنها بهتر حفظ مى شود، و لذا آیه فوق مى گوید: «هر یک از دو کار در مورد خود خوب و شایسته است»

ولى مسلّم است که هیچ یک از این دو دستور اظهار و اخفاى انفاق و بخشش، جنبه عمومى و همگانى ندارد، بلکه موارد مختلف است. در پاره اى از موارد که اثر تشویقى آن بیشتر است و لطمه اى به اخلاص نمى زند، بهتر است اظهار گردد، و در مواردى که افراد آبرومندى هستند که حفظ آبروى آن ها ایجاب مى کند، انفاق به صورت مخفى انجام گیرد و بیم ریاکارى و عدم اخلاص مى رود، مخفى ساختن آن بهتر خواهد بود.

از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «زکات واجب را به طور آشکار از مال جدا کنید و به طور آشکار انفاق نمائید اما انفاق هاى مستحب اگر مخفى باشد بهتر است.»

"انفاق و آمرزش"

از جمله «انفاق و بخشش کردن، موجب از بین رفتن گناهانتان می شود» استفاده می شود که انفاق در راه خدا، در آمرزش گناهان اثر عمیق دارد.

البته، مفهوم این سخن آن نیست که بر اثر انفاقِ کوچکى، همه گناهان بخشوده خواهد شد، بلکه ای بخشش گناه، به "مقدار انفاق" و "میزان خلوص" بستگی دارد.

در حدیثی آمده است که «انفاق و بخشش نهانى و در خفا، خشم خدا را فرو مى نشاند، همان طور که آب، آتش را خاموش مى کند.»

 "انفاق و نیت پاک"

در پایان آیه، خدا می فرماید: «خداوند به آن چه که انجام می دهید، آگاه است». این یعنی  خدا عالم است به آن چه انفاق مى کنید؛ چه آشکار باشد و چه مخفى؛ و همچنین او از نیات شما آگاه است که اظهار و اخفاى انفاق را به چه منظور و چه هدفى انجام مى دهید.

در هر حال آن چه که در انفاق مؤثر است، نیت پاک و خلوص در عمل می باشد؛ به علاوه، دانستن و ندانستن مردم، اثرى ندارد و آن چه مهم است، علم خداست، زیرا اوست که جزاى اعمال انسان را مى دهد و از نهان و آشکار، آگاه است.

پیام های آیه:

انفاقِ علنى، سبب تشویق دیگران و رفع تهمت بخل از انسان و یك نوع تبلیغ عملى است. «فنعمّاهى»

با این كه صدقات و زكات، مصارف زیادى دارد، لیكن نام فقرا در آیه، نشانه اولویّت آنان است. «تؤتوها الفقراء»

شما باید به سراغ فقرا بروید، نه این كه آنان به سراغ شما بیایند. «تؤتوها الفقراء» و نفرمود: «یأتكم الفقراء»

انفاقِ پنهانى، از ریا و خودنمایى دور و به اخلاص نزدیك است و آبروى گیرنده صدقه را محفوظ نگه مى ‏دارد. «فهو خیر لكم»

كمك به فقرا، بخشى از گناهان صغیره را مى‏ بخشد. «یكفّر عنكم من سیئاتكم» «سیّئات»

آن چه مهم است فقط علم خداست، نه اطلاع و آگاهى مردم. «واللّه بما تعملون خبیر»

 

 

ساحل روستای هاله

عسلویه - استان بوشهر

اجرای برنامه در فروردین1395

شهرستان تازه تأسیس شدۀ عسلویه هر چند وسیع نیست، اما جاذبه های گردشگری زیادی را در خود جای داده است. خلیج نایبند، جنگل حرا، روستا و دماغۀ نایبند و سواحل صخره ای بسیار، از جمله جاذبه های توریستی عسلویه محسوب می شود. روستای هاله در فاصلۀ 15کیلومتری بندر عسلویه و در جوار خلیج کوچک نایبند قرار گرفته است. حال که از ساحل روستای بنود به سمت بندر عسلویه بر می گردیم، در بین راه سَری می زنیم به روستای هاله و ساحل ماسه ای آن جا. این روستا که چسبیده به دریا می باشد، در جنوب جنگل حرا واقع شده است.

روستای هاله

 

موقعیت روستای هاله، در مجاورت خلیج نایبند

خلیج نایبند

 

دورنمای پالاشگاه گاز عسلویه از ساحل روستای هاله

پالایشگاه گاز عسلویه

 

 

خلیج نایبند

 

دورنمای بندر عسلویه از ساحل روستای هاله

بندر عسلویه

 

 

ساحل روستای هاله

 

 

ساحل روستای هاله

 

 

طبیعت خلیج نایبند

 

 

پالایشگاه گاز پارسیان

 

 

سواحل خلیج نایبند

 

دورنمای پالایشگاه گاز، از روستای هاله

مشعل های پالایشگاه گاز

 

 

غروب خلیج نایبند

 

 

غروب روستای هاله

 

 

گردشگری عسلویه

 

 

غروب عسلویه

 

 

دیدنی های عسلویه

 

منظرۀ غروب ساحل روستای هاله

سواحل عسلویه

 

 

جاذبه های طبیعی عسلویه

 

 

جاهای دیدنی عسلویه

و اما در پایان...

مطلبی بر گرفته از کتاب عدل الهی - به قلم شهید آیت الله مطهری

"اصل سلامت" در جهان آفرینش

در برخی از روایات و دعاها این طور آمده است که رحمت خدا بر غضبش، غلبه دارد. از شواهد غلبۀ رحمت بر غضب، در نظام هستی، این است که همواره در جهان، "اصل" بر "سلامت و صحت" است و مرض ها و بیماری ها، استثنایی و اتفاقی اند. در ساختمان هر موجود زنده، قدرتی نهفته است که به نفع سلامت و تندرستی او فعالیت می کند و از هستی او حمایت می کند. وجود گلبول های سفید در خون، با قدرت دفاعی عجیبی که دارند، با دشمنان انسان از قبیل میکروب ها و ویروس ها، نبرد می کنند. هم چنین خاصیت جبران کنندگی و ترمیم کنندگی، در بدن موجودات زنده، شاهدی دیگر بر "اصل سلامت " است. شکستگی استخوان، پارگی زخم و کمبود مواد غذایی، به وسیلۀ فعالیت درونی موجود زنده، جبران می گردد.

از لحاظ فطرت دینی، هر نوزادی با فطرت پاک به دنیا می آید. در حدیثی این گونه آمده است:

«کل مولود یولد علی الفطرة حتی یکون ابواه یهودانه او ینصرانه.»

ترجمه:  نوزاد، به فطرت پاک، زائیده می شود، لیکن این پدر و مادر او می باشند که او را یهودی و یا مسیحی می کنند.

در سرشت هر موجودی که از مسیر اصلی خود منحرف گردیده است، کششی وجود دارد که او را به سوی حالت اولیه باز می گرداند. این ها شواهدی از چیرگی رحمت، بر غضب است. وجود مغفرت پاک شدن گناهان و عوارض بد آن ها، از همین اصل، ناشی می گردد.

فرازی از دعای جوشَن کبیر که در آن، خداوند را معرّفی و توصیف می نماید: (کتاب مفاتیحُ الجِنان)

«یا دائِمَ البَقاء»:  ای خدایی که همیشه پاینده و باقی هستی.

«یا سامِعَ الدُّعاء»:  ای خدایی که دعاها را می شنوی.

فرازی از کتاب صَحیفۀ سجّادیّه که مناجات امام سجّاد(علیه السّلام) با خداوند می باشد:

«وَ مَن یُؤمِنُنی مِنکَ وَ أنتَ أخَفتَنی، وَ مَن یُساعِدُنی وَ أنتَ أفرَدتَنی، وَ مَن یُقَوّینی وَ أنتَ أضعَفتَنی»

ای خدای مهربانم؛ وقتی تو مرا بیم دهی، کیست که بتواند مرا پناه دهد؟ و چون تو مرا تنها گذاری، کیست که بتواند مرا یاری دهد؟ و چون تو مرا ناتوان کنی، کیست که بتواند مرا نیرومند سازد؟

«به امید ظهور یگانه مُنجی عالَم»

یک قطره بودم گفت آخرسَر به دریا می رسی     درمانده بودم گفت با تقوا به یک جا می رسی

هر کار کردم یارتان باشم فقط دَرجا زدم     غافل از این که تو همین امروز و فردا می رسی

دیشب که مسجد آمدم رندی صدایم کرد و گفت     با این ادا اطفارها حتماً به آقا می رسی

شیخ مقدس ها فقط روی شما را دیده اند     پس کی به داد این گدای بی سَروپا می رسی

این جمعه های بی وفا ما را مسلمانت نکرد     ما خود برایت مانعیم آقا و إلا می رسیم

منزل به منزل به تمام عاشقان سر می زنی     امّید دارم این سحر هم منزل ما می رسی

مکه، مدینه، سامره، کوفه، نجف یا کربلا     از چه مسیری آخر ای موعود زهرا می رسی

 

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان بوشهر، اینجا را کلیک نمایید.

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.

برای مشاهدۀ صفحه اصلی سایت، اینجا را کلیک نمایید.

نظرات