سفرنامه های من؛ رامسر

  • 1542 مرتبه

ارتفاعات جواهرده - رامسر

18 فروردین 1396

بسم الله الرّحمن الرّحیم
... وَمَنْ يَتَبَدَّلِ الكُفْرَ بِالإيمَنِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَآءَ الْسَّبِيلِ.
و هر كس (با این بهانه‏جویى‏ها از ایمان سرباز زند و) كفر را با ایمان مبادله كند، پس قطعاً از راه مستقیم گمراه شده است.
سورۀ بقره؛ آیۀ108
 
 

ارتفاعات جواهرده

رامسر – مازندران

اجرای برنامه در خرداد1393
روستای جواهرده، بی تردید یک ییلاق رؤیایی و جذاب می باشد که طبیعتش بی نظیرش، با کوه و جنگل و مراتع سرسبز، گره خورده است. این روستا که آبشارهای زیادی را در طبیعت خود جای داده است، هرساله گردشگران زیادی را به خود می کشاند. بساط دست فروشی و فروش تولیدات خوراکی و غیرخوراکی محلی نیز، در این روستا رواج دارد.
برای رسیدن به این روستای ییلاقی، باید یک جادۀ جنگلی زیبا را با پیچ های فراوانش، پشت سر بگذارید تا وارد طبیعت زیبای این ییلاق بشوید. روستای جواهرده، در جنوب غربی رامسر و در 35 کیلومتری این شهر، واقع شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سلسله آبشارهای روستای جواهرده

 

 

 

 

و اما در پایان...
امیرمؤمنان(علیه السّلام) فرمودند: از جمله اندرزهایی که لقمان به فرزندش داد، این بود که به پسرش گفت: ای فرزند دلبندم، آن کس که دربارۀ کسب روزی، کوته یقین و سست ایمان است، باید از این مطلب پند گیرد که خداوند او را در سه حالت مختلف آفرید و روزی اش را داد، در حالی که در هیچ یک از آن حالات، نه قدرت بر کسب روزی داشت و نه چاره ای داشت؛ به راستی خداوند در حالت چهارم نیز روزی خواهم داد. اما حالت اول در شکم مادرش بود که او را در جایگاهی استوار که گرما و سرما اورا نمی آزُرد، روزی داد. آن گاه او را از آن جا بیرون آورد و روزی اش را از شیر مادرش جاری ساخته و او را تأمین کرد و پرورش داد و نیرو بخشید، بی آن که تاب و توانی داشته باشد؛ سپس او را از شیر گرفت و روزی اش را از درآمد پدر و مادرش فراهم آورد و آن چنان مهر و محبّت او را در دلشان نشاند که در مهرورزی به او، اختیار از کف دادند تا آن جا که بارها و بارها، او را بر خویش مقدّم داشتند. آن گاه که که کودک، بزرگ شد و خردمند گردید و برای خویش کسب و کاری یافت، عرصۀ کار بر او تنگ شد. به پروردگارش گمان های بدی بُرد و حقوق پروردگار را که در دارایی اش بود، انکار کرد و از آن سَر باز زد و از ترس کم آمدن روزی و بر اثر سست یقینی به خدا، که مبادا خداوند، از وعده هایی که در دنیا و آخرت به او داده مخالفت ورزد، بر خود و خانواده اش تنگ گرفت. پس ای فرزند دل بندم، چه بد بنده ایست این بنده.
فرازی از دعای جوشَن کبیر که خداوند را معرّفی می نماید: (کتاب مَفاتیحُ الجِنان)
...یا مَن هُوَ بِکُلّشَیئٍ عَلیم:  ای کسی که بر هر چیزی، آگاهی.
...یا مَن هُوَ بِمَن عَصاهُ حَلیم:  ای خدائی که بر معصیت کننده و سرپیچی کننده ات، بردباری.
فرازی از کتاب صَحیفه سجّادیّه که مناجات امام سجّاد(علیه السّلام) با خداوند می باشد:
...وَ نَعوذُ بِکَ مِن سوءِ السَّریرَةِ، وَاحتِقارِ الصَّغیرَةِ، وَ أن یَستَحوِذَ عَلَینا الشَّیطان، أو یَنکُبَنَا الزَّمان، أو یَتَهَضَّمَنا السُّلطان.
وَ نَعوذُ بِکَ مِن تَناوُ لِ الإسراف، وَ مِن فِقدانِ الکَفاف...وَ مِن مَعیشَةٍ فی شِدَّة، وَ میتَةٍ عَلَی غَیرِ عُدَّة.
خداوندا؛ پناه می بریم به تو از سرشت بد؛ و کوچک شمردن گناه؛ و این که شیطان بر ما غلبه کند؛ و پناه می بریم به تو از این که زمانه، ما را در سختی افکند؛ و یا سلطان بر ما فشار وارد کند.
ای خدای من، پناه می بریم به تو از اینکه مرتکب اسراف و زیاده روی شویم؛ و از این که از احتیاج ما برای معیشت، کمتر برسد و زندگی مان سخت شود. همچنین پناه می بریم به تو از این که مرگمان، ناگهانی باشد.
 
 

لطفا برای بازدید از سایر سفرنامه های من در استان مازندران، اینجا را کلیک نمایید.

لطفا برای بازدید از سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.

جهت مشاهده صفحه اصلی سایت، اینجا را کلیک نمایید.

نظرات