سفرنامه های من؛ اردبیل

  • 2245 مرتبه

خانه رضازاده - اردبیل

26 دی 1395

بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم

وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئِكَةِ إِنّى جَاعِلٌ فِى الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمآءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّى أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ.

به یاد آور هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بر روی زمین، جانشین و نماینده ای قرار خواهم داد؛ فرشتگان گفتند: آیا کسی را در زمین به عنوان جانشین قرار می دهی که فساد و خونریزی میکند؟ حال آنکه ما ملائکه، حمد و تسبیح تو را بجا می آوریم و تو را تقدیس می کنیم و برای جانشینی سزاوارتریم. خداوند فرمود: من حقائقی را می دانم که شما فرشتگان نمی دانید.‏

سورۀ بقره؛ آیۀ30

نکاتی اجمالی در مورد آیه:

در آیات گذشته خواندیم که خدا همه مواهب زمین را براى انسان آفریده است و در این آیات، رسماً مسأله رهبرى و خلافت انسان را تشریح مى کند، و موقعیت معنوى او را که شایسته این همه مواهب است روشن مى سازد.

در این آیات به چگونگى آفرینش آدم (نخستین انسان روی زمین) اشاره مى کند و در این سلسله آیات که از آیه 30 شروع و به آیه 39 پایان مى یابد سه مطلب اساسى مطرح شده است:

1ـ خبر دادن پروردگار به فرشتگان راجع به خلافت و سرپرستى انسان در زمین و گفتگوئى که آنها با خداوند داشته اند

2ـ دستور خضوع و تعظیم فرشتگان در برابر نخستین انسان که در آیات مختلف قرآن به تناسب هاى گوناگونى ذکر شده است.

3ـ تشریح وضع آدم و زندگى او در بهشت و حوادثى که منجر به خروج او از بهشت گردید و سپس توبه آدم، و زندگى او و فرزندانش در زمین.

آیات مورد بحث، از نخستین مرحله سخن مى گوید، خواست خداوند چنین بود که در روى زمین موجودى بیافریند که نماینده او باشد، صفاتش پرتوى از صفات پروردگار، و مقام و شخصیتش برتر از فرشتگان، خواست او این بود که تمامى زمین و نعمت هایش را در اختیار چنین انسانى بگذارد نیروها، گنج ها، معادن و همه امکاناتش را.

چنین موجودى مى بایست سهم وافرى از عقل، شعور، ادراک، و استعداد ویژه داشته باشد که بتواند رهبرى و پیشوائى موجودات زمینى را بر عهده گیرد.

لذا در ابتدای آیه مى گوید: «ه خاطر بیاور هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت من در روى زمین جانشینى قرار خواهم داد»

"خلیفه" به معنای جانشینی است. منظور: خلافت الهی و نمایندگى خدا در زمین است.

سؤالی که بعد از این فرشتگان مى کنند و مى گویند: نسل آدم ممکن است مبدأ فساد و خونریزى شود و ما تو را تسبیح و تقدیس مى کنیم متناسب همین معنى است؛ چرا که نمایندگى خدا در زمین با این کارها سازگار نیست.

به هر حال، خدا مى خواست موجودى بیافریند که گل سر سبد عالم هستى باشد و شایسته مقام خلافت الهى و نماینده "الله" در زمین گردد.

در حدیثى که از امام صادق(علیه السّلام) در تفسیر این آیات آمده، نیز به همین معنى اشاره شده است که: فرشتگان بعد از آگاهى از مقام آدم، دانستند: او و فرزندانش سزاوارترند که خلفاى الهى در زمین و حجت هاى او بر خلق بوده باشند.

پس از آن، اضافه مى کند: فرشتگان به عنوان سؤال براى درک حقیقت، و نه به عنوان اعتراض «عرض کردند: آیا در زمین کسى را قرار مى دهى که فساد کند و خون ها بریزد؛ در حالى که ما تو را عبادت مى کنیم، تسبیح و حمدت به جا مى آوریم و تو را از آنچه شایسته ذات پاکت نیست، پاک مى شمریم».

ولى خداوند در اینجا پاسخ سربسته اى به آنها داد که توضیحش در مراحل بعد آشکار گردید: «فرمود: من چیزهائى مى دانم که شما نمى دانید»

فرشتگان آن چنان که از سخنانشان پیدا است، پى برده بودند این انسان فردى سر براه نیست، فساد مى کند، خون مى ریزد و خرابى به بار مى آورد. ملائکه مى دانستند انسان از خاک آفریده مى شود، و ماده، به خاطر محدودیتى که دارد طبعاً مرکز نزاع و تزاحم است، چه این که جهان محدود مادى، نمى تواند طبع زیاده طلب انسان ها را اشباع کند، حتى اگر همه دنیا را به یک فرد بدهند باز ممکن است سیر نشود، این وضع، مخصوصاً در صورتى که توام با احساس مسئولیت کافى نباشد سبب فساد و خونریزى مى شود.

ملائکه فکر مى کردند اگر هدف خلقت، عبودیت و بندگى است، خب ما ملائکه مصداق کامل آن هستیم؛ همواره غرق در عبادتیم و از همه کس سزاوارتر به خلافت! بى خبر از این که عبادت آنها با توجه به این که شهوت و غضب و خواست هاى گوناگون در وجودشان راه ندارد با عبادت و بندگى این انسان که امیال و شهوات او را احاطه کرده و شیطان از هر سو او را وسوسه مى کند، تفاوت فراوانى دارد، اطاعت و فرمانبردارى این موجود طوفان زده کجا؟ و عبادت آن ساحل نشینان آرام و سبک بار کجا؟ فرشتگان در صورت عبادت کردن، خیلی هنر نکرده اند، زیرا اصلاً آنها نمی توانند گناه کنند، اما انسانی که در بستر گناه قرار دارد، اگر روی نفسش پا بگذارد و گناه نکند و عبادت کند، هنر کرده است.

آنها چه مى دانستند از نسل این آدم، پیامبرانى همچون محمّد، ابراهیم، نوح، موسى و عیسى و امامانى همچون ائمه اهل بیت و بندگان صالح و شهیدان جانباز و مردان و زنانى که همه هستى خود را عاشقانه در راه خدا مى دهند قدم به عرصه وجود خواهند گذاشت، افرادى که گاه فقط یک ساعت تفکر آنها برابر با سال ها عبادت فرشتگان است.

پیام های آیه:

خداوند ابتدا اسباب زندگى را براى انسان فراهم كرد، سپس او را آفرید. «خلق لكم ما فى الارض جمیعاً ... اذقال ربك للملائكه»

انتصاب خلیفه و جانشین و حاكم الهى، تنها بدست خداست. «انّى جاعل فى الارض خلیفة»

انسان، جانشین دائمى خداوند در زمین است. «جاعل»

انسان مى‏تواند اشرف مخلوقات و لایق مقام خلیفةاللهى باشد. ما باید با ایمان و عمل صالح جانشینی خود را به فعلیّت برسانیم. مانند پیامبران و امامان معصوم که حقیقتاً جانشین خدا هستند، نه افرادی که دنیا را خواستگاه مطامع و شهوات خود قرار دارند که به تعبیر قرآن، آنان از حیوانات هم پست تر و پائین تر می باشند. هرچند تعداد گناهکاران و افراد فاسد، زیاد هستند، اما ارزش مقام پیامبران و امامانِ اندک آنقدر زیاد است که بر افراد کثیر فاسد می چربد و می ارزد که خدا بخاطر امامان و پیامبران، جانشینی را به آدمیزاد بدهد، هرچند انسان های زیادی خونریزی و فساد کنند.

خلیفه‏ الهى باید عادل باشد، نه فاسد و فاسق. خلیفه نباید «یفسد فى الارض» باشد.

به خاطر انحراف یا فساد گروهى، نباید جلوى امكان رشد دیگران گرفته شود. با آنكه خداوند مى‏دانست گروهى از انسان‏ها فساد مى‏كنند، امّا نعمت آفرینش را از همه سلب نكرد.

مطیع و تسلیم بودن با سؤال كردن براى رفع ابهام منافاتى ندارد. «أتجعل فیها»

خداوند فساد و خونریزى انسان را مردود ندانست، لكن مصلحت مهمتر و شایستگى و برترى انسان را طرح نمود. «انى اعلم ما لاتعلمون»

علوم و اطلاعات فرشتگان، محدود است. «مالا تعلمون»

 

 

خانه رضازاده(موزه شهدا)

شهر اردبیل

اجرای برنامه در شهریور1393

خانه تاریخی رضازاده که اکنون میزبان موزه شهدای شهر اردبیل است، در محله اوچدگان قرار دارد و در سال1378 به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده است. کار جالب و باذوقی که در این اثر تاریخی صورت گرفته، این است که موزه شهدا را در داخل این بنا قرار داده اند. شاید به این خاطر، حفاظت بیشتری هم از این بنای تاریخی می شود. در داخل بنا هم بساط موزه شده چیده شده است که حال وهوای خاصّ خودش را دارد. تصاویر و آثاری که از شهدا بجای مانده است، حقیقتاً انسان را متأثّر و شاید خجل می کند. به هرحال بازدید از این مجموعه، یک تیر دونشان است.

 موزه شهدا

 

 

 

موزه شهدای اردبیل

 

 

موزه شهدای اردبیل

 

 

موزه شهدای اردبیل

 

 

موزه های شهدای ایران

 

 

موزه های شهدای ایران

 

 

موزه های شهدای ایران

 

 

موزه های شهدای ایران

 

 

موزه شهدای اردبیل

 

 

خانه رضازاده

 

 

خانه رضازاده

 

 

خانه تاریخی رضازاده

 

 

خانه رضازاده اردبیل

 

 

خانه های تاریخی اردبیل

 

 

خانه های تاریخی ایران

 

 

آثار تاریخی اردبیل

 

 

بناهای تاریخی اردبیل

 

 

خانه رضازاده

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در اردبیل، اینجا را کلیک کنید.

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان اردبیل، اینجا را کلیک کنید.

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک کنید.

و اما در پایان...

پیامبر(صلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ) می فرمایند: آگاه باشید که به راستی پروردگارم مرا فرمان داده که با مردمان پیکار کنم تا اینکه "لا إلهَ إلّا الله" بگویند...(یعنی تا اینکه موحّد و مسلملن شوند)

فرازی از دعای جوشن کبیر: (کتاب مَفاتیحُ الجِنان)

...یا کاشِفَ کُلِّ مَکروب:  ای خدائی که هر گرفتاری را برطرف می کنی.

...یا فارِجَ کُلِّ مَهموم:  ای گشایش دهنده هر آدم غمگین و اندوهناک.

فرازی از کتاب صحیفه سجّادیّه که مناجات امام سجّاد(علیه السّلام) با پروردگار می باشد:

لِتَرُدَّهُم إلَی الرَّغبَةِ إلَیکَ وَالرَّهبَةِ مِنکَ، وَتُزَهِّدَهُم فی سَعَةِ العاجِلِ، وَتُحَبِّبُ إلَیهِم العَمَلَ لِلأجَل، وَ الإستِعدادَ لِما بَعدَ المَوتِ.

خدایا چنان کن تا پیروان ما رغبتشان فقط به تو و ترسشان فقط از تو باشد، و از فراخی و گستردگی دنیا روی برگردانند و دوست دار اعمال و کردارهایی شوند که برای آخرت و جهان بعد از مرگشان سودمند است.


لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان اردبیل، اینجا را کلیک نمایید.

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.

برای مشاهدۀ صفحه اصلی سایت، اینجا را کلیک نمایید.

نظرات