سفرنامه های من؛ طبس

  • 2723 مرتبه

رباط چاه گنبد - طبس

28 دی 1396

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«اللَّهُ وَلِىُّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الْظُّلُمَاتِ إِلَى الْنُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَاؤُهُمُ الْطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ الْنُّورِ إِلَى الْظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحاَبُ الْنَّارِ هُمْ فِيهَا خاَلِدُونَ‏.»

خداوند، ولىّ و سرپرست کسانى است که ایمان آورده اند؛ آن ها را از ظلمت ها خارج ساخته، به سوى نور مى برد. ولى کسانى که کافر شدند، اولیا و سرپرست آن ها، طاغوت ها هستند که آن ها را از نور خارج ساخته، به سوى ظلمت ها مى برند؛ آن ها اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود.

سورۀ بقره - آیۀ257

نکاتی اجمالی در مورد آیه:

ایمان، نور است کفر، تاریکی است.

مؤمنان در مسیر هدایت و قرب الى اللّه، شدیداً محتاج راهنمائى هاى الهى در هر مرحله هستند و نیازمند هدایت هاى او در هر قدم و در هر کار و برنامه اند. به خاطر همین، خداوند با سرپرستی خودش بر مؤمنان، آن ها را در مسیر هدایت راهنمایی می کند.

نکته ها:

الف) تشبیه "ایمان" و "کفر" به «نور» و «ظلمت»، رساترین تشبیهى است که در این مورد به نظر مى رسد.

نور منبع حیات و همۀ برکات و آثار حیاتى و سرچشمۀ رشد و نُمو و تکامل و جنبش و تحرّک است. نور، آرام بخش و مطمئن کننده و آگاه کننده و نشان دهنده است، در حالى که ظلمت، رمز سکوت و مرگ، خواب و نادانى، ضلالت و وحشت مى باشد. ایمان و کفر نیز چنین هستند.

ب) در این آیه و آیات مشابه آن در قرآن مجید، "ظلمت" به "صیغه جمع(ظلمات)" آورده شده است، و "نور" به "صیغه مفرد" آورده شده است و این اشاره به آن است که در راه حق هیچ گونه پراکندگى و دو گانگى وجود ندارد، بلکه سراسر وحدت و یگانگى است.

مسیر حق مانند خط مستقیمى است که میان دو نقطه کشیده شود که همیشه یکى است و تعدد در آن ممکن نیست.

ولى باطل و کفر، مرکز انواع اختلاف ها و پراکندگى ها است، حتى اهل باطل در باطل خود هماهنگ نیستند و وحدت هدف ندارند؛ درست مانند خطوط انحرافى است که در میان دو نقطه کشیده مى شود، که تعداد آن در دو طرف "خط مستقیم"، بى شمار و نامحدود است.

ج) خداوند، نه به اجبار، مؤمنان را از ظلمات و گناه و جهل و صفات رذیله و دورى از حق، به سوى نور خارج مى کند و نه کفار را به اجبار از فطرت توحیدى بیرون مى برد، بلکه اعمال آن ها است که ایجاب چنین سرنوشتى را از سوى پروردگار مى کند.

پیام های آیه:

مؤمنان، یك سرپرست دارند كه خداست و كافران سرپرستان متعدّد دارند كه طاغوت‏ها باشند و پذیرش یك سرپرست، آسان ‏تر است. خداوند درباره مؤمنان مى‏فرماید: «اللّه ولىّ» امّا درباره‏ى كفّار مى‏فرماید: «اولیائهم الطاغوت»

راه حقّ یكى است، ولى راه هاى انحرافى متعدّد. قرآن درباره راه حقّ كلمه‏ "نور" را به كار مى‏ برد، ولى از راه هاى انحرافى و كج، به ظلمات وتاریكى‏ها تعبیر مى‏كند. «النور، الظلمات»

راه حقّ، نور است و در نور امكان حركت، رشد، امید و آرامش وجود دارد. «النور»

مؤمن در بن بست قرار نمى‏گیرد، زیرا خداوند او را از تاریکی ها و بدی ها نجات می دهد. «یخرجهم من الظلمات»

طاغوت‏ها در فضاى كفر وشرك قدرت مانور دارند، نه در فضای ایمان. «الذین كفروا اولیائهم الطاغوت»

هر كس تحت ولایت خداوند قرار نگیرد، خواه ناخواه تحت ولایت و سرپرستی طاغوت ها قرار می گیرد.. «اللّه ولىّ... اولیائهم الطاغوت»

هر ولایتى غیر از ولایت الهى، ولایت طاغوتى است. «اللّه ولىّ... اولیائهم الطاغوت»

توجّه به عاقبت طاغوت پذیرى که نتیجه اش جاودانگی در دوزخ است، انسان را به حقّ پذیرى سوق مى‏دهد. «اولئك اصحاب النّار»

 

 

رباط چاه گنبد

طبس - خراسان جنوبی

اجرای برنامه در اسفند1395

رباط چاه گنبد، در فاصلۀ 28کیلومتری شهر دیهوک در حاشیۀ محور دیهوک - فردوس واقع شده است. این کاروانسرا که در دل کویر و دور از آبادی قرار گرفته است، روزگاری نور چشم مسافران و پناه گاه و استراحت گاه خوبی برای آن ها در این مسیر طاقت فرسا و بی آب و علف بوده است.

 

رباط چاه گنبد

 

 

رباط چاه گنبد

 

 

رباط چاه گنبد طبس

 

 

رباط چاه گنبد طبس

 

 

کاروانسرای چاه گنبد

 

 

کاروانسرای چاه گنبد

 

 

کاروانسرای چاه گنبد طبس

 

 

کاروانسرای چاه گنبد دیهوک

 

 

کاروانسراهای طبس

 

 

کاروانسراهای طبس

 

 

کاروانسراهای خراسان جنوبی

 

 

کاروانسراهای استان خراسان جنوبی

 

 

کاروانسراهای ایران

 

 

کاروانسراهای ایران

 

 

کاروانسراهای ایران

 

 

آثار تاریخی طبس

 

 

آثار تاریخی شهرستان طبس

 

 

گردشگری طبس

 

 

بناهای تاریخی طبس

 

 

آثار تاریخی خراسان جنوبی

 

 

آثار تاریخی استان خراسان جنوبی

 

 

گردشگری خراسان جنوبی

 

 

گردشگری استان خراسان جنوبی

 

 

گردشگری دیهوک

و اما در پایان...

دنیا، محل کشت است و آخرت، محل برداشت.

دنیا خانۀ کشت کردن و تخم پاشیدن است و جهان آخرت، خانۀ بهره برداری و درو کردن است. در آخرت دیگر خبری از عمل و مقدمه بودن نیست؛ هر چه هست، محصول و نتیجه است. آخرت مانند روزی است که نتیجۀ امتحانات دانش آموزان اعلام می گردد. اگر دانش آموزی در وقت امتحان اعلام کند که به من مهلت درس خواندن بدهید و یا این که در وقت اعلام نتیجه تقاضا کند که اکنون از من بپرسید تا جواب دهم، پاسخی که دریافت می دارد این است که وقت امتحان گذشته و اکنون وقت نمره دادن است. انبیاء که فریاد می کنند ای مردم، به عمل صالح بپردازید و ذخیره ای برای خانۀ واپسین خویش تهیه کنید، برای این است که زمان، محدود است. امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) می فرماید:

«ان الیوم عمل و لا حساب، و غداً حساب و لا عمل»

ترجمه: امروز، روز کار است و محاسبه در آن نیست و فردای قیامت، محاسبه است و کار و عمل نیست.

در جای دیگر می فرماید:

«ای بندگان خدا، هم اکنون که زبان ها آزاد و بدن ها سالم است و اعضای بدن، فرمان می برند و میدان فعالیت باز است، بکوشید.»

یعنی بدن وسیلۀ فعالیت و کار تو است؛ پیش از آن که از تو گرفته شود و متلاشی گردد، با آن کار کن، کاری که به حال تو سودمند باشد.

آن زمان که مهلت سپری می گردد و به فرمان خدای توانا، روح از بدن آهنگ جدایی می کند، دیگر کار از دست رفته است. در آن موقع هر چه فریاد کنی که مرا برگردانید تا کار نیکی انجام دهم، پاسخی که می شنوی این است که "ممکن نیست". اگر اتصال میوۀ کال جداشده از درخت، به درخت، و از سر گرفتن وضع سابق و شیرین شدن آن، ممکن باشد، مراجعۀ به دنیا ممکن است؛ ولی قانون آفرینش جز این است، یعنی میوۀ جداشدۀ از درخت را هیچگاه نمی توان به درخت چسبانید.

چه زیباست جمله ای که رسول اکرم(ص) در این باره فرموده است:

«الدُّنیا مَزرعة الآخِره»

ترجمه: دنیا، کشت گاه آخرت است.

در این حدیث، مجموع دورۀ وجود انسان، به دورۀ سال تشبیه شده است و هر یک از دنیا و آخرت، به یکی از دو فصل سال تشبیه شده که دنیا، فصل کشت کردن است و آخرت، فصل برداشتن می باشد.

عدل الهی - شهید آیت الله مطهری

فرازی از دعای جوشَن کبیر که خداوند را معرّفی و توصیف می نماید: (کتاب مفاتیحُ الجِنان)

«یا کافِیَ مَنِ استَکفاه»:  ای خدایی که هرکس از تو طلب کمک کند، مسائلش را حل می کنی.

«یا هادِیَ مَنِ استَهداه»:  ای خدایی که هرکس از تو طلب هدایت کند، راهنمایی و هدایتش می کنی.

فرازی از کتاب صَحیفۀ سجّادیّه که مناجات امام سجّاد(علیه السّلام) با خداوند می باشد:

«ألّلهُمَّ خُذ لِنَفسِکَ مِن نَفسی ما یُخَلِّصُها، وَ أبقِ لِنَفسی مِن نَفسی ما یُصلِحُها، فَإنَّ نَفسی هالِکَةُ أو تَعصِمَها.»

خدایا، آن چیزی را که موجب آلوده شدن روح و جانم می شود را از من دور بدار تا پاک گردم، و آن چه را که موجب درستی و پاکی روح و جانم می شود را به من عطا کن؛ چرا که روح و جان من در معرض هلاکت است و این تو هستی که باید نگاهش داری.

«به امید یگانه مُنجی عالَم»

ذکر دَمادم دل ما صاحب الزّمان     بِنما نظر به حال گدا صاحب الزّمان

ما نوکران و سائل دیرینۀ توئیم     از کوی ما گذر بنما صاحب الزّمان

لطفی کن، عمر ما همه ختم به خیر کن     دستی بلند کن به دعا صاحب الزّمان

 

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان خراسان جنوبی، اینجا را کلیک نمایید.

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.

برای مشاهدۀ صفحه اصلی سایت، اینجا را کلیک نمایید.

نظرات