سفرنامه های من؛ طبس

  • 1435 مرتبه

کال جنی - طبس

03 اردیبهشت 1396

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَليمٌ‏

مشرق و مغرب از آن خداست، پس به هر سو روكنید، آنجا روى خداست، همانا خداوند (به همه جا) احاطه دارد و (به هر چیز) داناست.

سورۀ بقره؛ آیۀ115

نکاتی اجمالی در مورد آیه:

در آیه گذشته، سخن از ستمگرانى بود که مانع از ذکر الهى در مساجد مى شدند، و در تخریب آن مى کوشیدند، آیه مورد بحث دنباله همین سخن است، مى گوید: «مشرق و مغرب از آن خدا است، و به هر طرف رو کنید خدا آنجا است»

چنین نیست که اگر شما را از رفتن به مساجد و پایگاه هاى توحید مانع شوند، راه بندگى خدا بسته شود، نه، شرق و غرب این جهان تعلق به ذات پاک او دارد، و به هر سو رو کنید او آنجا است.

همچنین تغییر قبله که به خاطر مناسبت هاى خاصى صورت گرفته، کمترین اثرى در این امر ندارد مگر جائى هست که از خدا خالى باشد؟ اصولاً خدا مکان ندارد.

لذا در پایان آیه مى فرماید: «خداوند نامحدود، بى نیاز و دانا است»

توجه به این نکته لازم است که منظور از مشرق و مغرب در آیه فوق، اشاره به دو سمت خاص نیست، بلکه این تعبیر کنایه از تمام جهات است، همان گونه که مثلاً مى گوئیم: دشمنان على(علیه السّلام) به خاطر عداوت و دوستانش از ترس، فضائل او را پوشاندند، اما با این حال فضائلش شرق و غرب عالم را گرفت.

فلسفه قبله:

نخستین سؤالى که در اینجا پیش مى آید این است اگر به هر سو رو کنیم خدا آنجاست، پس توجه به قبله چه لزومى دارد؟

اما چنان که بعداً نیز اشاره خواهیم کرد، توجه به قبله هرگز مفهومش محدود کردن ذات پاک خدا در سمت معینى نیست، بلکه از آنجا که انسان یک وجود مادى است و بالاخره باید به سوئى نماز بخواند، دستور داده شده است همه به یکسو، نماز بخوانند تا وحدت و هماهنگى در صفوف مسلمین پیدا شود، و از هرج و مرج و پراکندگى جلوگیرى به عمل آید.

فکر کنید اگر هر کسى به سوئى نماز مى خواند و صفوف متفرق تشکیل مى دادند، چقدر زننده و ناجور بود؟

ضمناً سمتى که به عنوان قبله تعیین شده (سمت کعبه) نقطه اى است مقدس که از قدیمى ترین پایگاه هاى توحید است و توجه به آن بیدار کننده خاطرات توحیدى مى باشد.

وجه الله:

مراد از «وَجهُ الله» در آیه، "صورت خدا" نیست، بلکه مراد، "ذات خدا"است. یعنی همه دنیا، جلوه ای از ذات خداست و خدا را نشان می دهد. لذا شاعر می گوید:

به در یا بنگرم، دریا تو بینُم.  به صحرا بنگرم، صحرا تو بینُم.

آری، حقیقتاً خدا در همه جا هست و همه اشیا، مظهر و جلوه ای از خداوند می باشند.



کال جنی

طبس - خراسان جنوبی

اجرای برنامه در فروردین1393

کال جنی، با ساختار متفاوت و دیواره های شنی بلندش، چشم هر بیننده ای را مسحور می کند. این کال عمیق، در 35کیلومتری شمال طبس قرار گرفته است که 5کیلومتر آن، جادۀ خاکی می باشد. بعد از عبور 30کیلومتر از جاده طبس-بشرویه، در سمت راست جاده به طرف کوه، یک جاده خاکی وجود دارد که شما را به این کال تو در تو می رساند. در ابتدا با قسمت میانی کال، روبرو می شوید که بسیار عریض و عمیق می باشد. اما شما هرگز نمی توانید از این قسمت، وارد کال شوید. باید جاده خاکی را در کنار کال، ادامه دهید تا به ورودی اصلی کال برسید که یک کال فرعی محسوب می شود. از آن جا وارد کال فرعی می شوید و هرچه بیشتر پیمایش کنید، آرام آرام عمیق تر و برخی از قسمت های آن به شدت تنگ می شود واشکال عجیب و غریبی را مشاهده خواهید کرد. پس از پیمایش 15دقیقه ای، وارد کال اصلی می شوید که در آن، آبی جاری است و دیگر آن خاص بودن و آن حالتِ تنگ و باریک بودن کال فرعی را ندارد. مسیر بازگشت نیز از همان کال فرعی می باشد.

اگر زمانی گذرتان به طبس خورد، به هیچ قیمت دیدن کال جنی را از دست ندهید، خصوصاً اگر اهل عکاسی باشید، سوژه های زیادی در انتظارتان می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و اما در پایان...

امام سجّاد(علیه السّلام) فرمود: هیچ گامی نزد خداوند، دوست داشتنی تر از دو گام نیست؛ گامی که مؤمن در راه خدا بر دارد و در جهاد با دشمن، صف بندد، و گامی که برای برقراری ارتباط با خویشاوندی که ارتباطش را با وی گسسته است بردارد.

هیچ جرعه ای نزد خداوند دوست داشتنی تر از دو جرعه نیست؛ جرعه خشمی که مؤمن آن را با بردباری فرو بَرَد و جرعه مصیبتی که مؤمن آن را با شکیبائی و صبر، بیاشامد.

هیچ قطره ای نزد خداوند، محبوب تر و دوست داشتنی تر از دو قطره نیست؛ قطره خونی که در راه خدا فرو ریزد، و قطره اشکی که بنده در دل شب و در مناجات با خدا بریزد.

فرازی از دعای جوشَن کبیر که خداوند را معرّفی می نماید: (کتاب مَفاتیحُ الجِنان)

...یا مَن لاسُلطانَ إلّا سُلطانُهُ:   ای خدایی که هیچ تسلّطی بر تسلّط و فرمانروائیت نیست.

...یا مَن وَسَعَت کُلَّ شَیئٍ رَحمَتُهُ:  ای خدایی که هرچیزی، شامل رحمتت می شود.

فرازی از کتاب صَحیفه سجّادیّه که مناجات امام سجّاد(علیه السّلام) با خداوند می باشد:

...وَ لاتُخَلِّ فی ذَلِکَ بَینَ نُفوسِنا واختِیارِها، فَإنَّها مُختارَةٌ لِلباطِلِ إلّا ما وَفَّقتَ، أمّارَةٌ بِالسّوءِ إلّا ما رَحِمتَ.

خدایا؛ ما را به خود و اختیار خود وا مگذار؛ نفس ما، باطل را بر می گزیند وسمت آن می رود مگر آن که تو توفیق دهی؛ و همچنین نفس ما، ما را به بدی امر می کند، مگر آن که تو با رحمت و فضلت، نفس ما را از رفتن به سمت بدی ها، ناکام بگذاری.

 

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان خراسان جنوبی، اینجا را کلیک نمایید.

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.

برای مشاهدۀ صفحه اصلی سایت، اینجا را کلیک نمایید.

نظرات