بسم الله الرّحمن الرّحیم
«أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِن قَرْنٍ مَكَّنّاهُمْ فِى الأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّن لَّكُمْ وَ أَرْسَلْنَا السَّمَآءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَاراً وَ جَعَلْنَا الأَنْهارَ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْناهُمْ بِذِنُوبِهِمْ وَ أَنْشَأْنا مِن بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ.»
کسانی که حرف حق، به گوششان می رسد و تکذیب و تمسخر می کنند، آیا نمی بینند که ما، قبل از آن ها، چه ملت های زیادی را نابود کردیم؟! اتفاقاً امکاناتی به آن ها داده بودیم که به شما نداده ایم! ما باران های پی درپی برایشان فرستادیم و نیز، جوی ها و نهرهای پر آب، در سرزمین هایشان روان ساختیم؛ ولی به سزای گناهانشان، نابودشان کردیم و نسل های تازه ای، به جایشان، روی کار آوردیم.
سوره انعام؛ آیه6
نکاتی اجمالی در مورد آیه:
این هشداری که در این آیه آمده است، تنها مخصوص بت پرستان سال های گذشته، نیست، بلکه به دنیاى ثروتمندِ ماشینىِ امروز که بر اثر فراهم بودن امکانات زندگى، از بادۀ غرور سرمست شده، هشدار مى دهد، وضع گذشتگان را فراموش نکنید که چگونه بر اثر عامل گناه، همه چیز را از دست دادند. در دوران شما هم ممکن است با روشن شدن جرقۀ آتش یک جنگ جهانى دیگر، همه چیز را از دست بدهید و به دوران قبل از تمدن صنعتى خود باز گردید. توجه داشته باشید که عامل بدبختى آن ها چیزى جز گناه، ظلم، ستم، بیدادگرى و عدم ایمان نبوده و همین عوامل، امروزه هم در جامعۀ شما آشکار شده است.
به راستى مطالعۀ تاریخ زندگى فراعنۀ مصر، ملوک سبا، سلاطین کلده و آشور و قیصرهاى روم، با آن زندگانى افسانه اى و ناز و نعمت بى حسابی که داشتند و سپس عواقب دردناکى که بر اثر کفر و بیدادگرى، طومار زندگانى آن ها را در هم پیچید، براى همۀ ما درس عبرتى است بزرگ و آشکار.
پیام های آیه:
افرادى كه از تاریخ پند نمى گیرند، توبیخ مى شوند. «ألم یروا»
توجه به زوال نعمتها و سرنگونى گنهكاران، از عوامل غفلت زدایى است. «ألم یروا... فاهلكناهم بذنوبهم»
از روش هاى تربیتى قرآن این است كه داستان هاى واقعى و آموزنده را براى عبرت مردم، بیان مى كند. «اهلكنا من قبلهم»
كیفر آن هایی كه از امكانات خدادادی، استفادۀ سوء كنند، نابودى است. «كم أهلكنا»
عملكرد مردم، عامل تحولات و حوادث تاریخى است. «فاهلكناهم بذنوبهم»
هلاكت مردم به سبب گناهانشان، از سنتهاى الهى است. «فاهلكناهم بذنوبهم»
خداوند، علاوه بر عذاب آخرت، در این دنیا هم كیفر مى دهد. «فأهلكناهم»
اگر امکانات در دست نااهلان بى ایمان باشد، فساد و گناه را رواج مى دهند. «مكّناهم... فاهلكناهم بذنوبهم»
امكانات مادى، نه مانع قهر و عذاب الهى و نه رمز کامیابی است. «مكّناهم... فاهلكناهم»
قدرتمندان گنهكار فكر نكنند دنیا همیشه به كامشان است؛ خداوند دیگران را جایگزین آنان مى كند. «أهلكناهم... و أنشأنا من بعدهم قرناً آخرین»
پیمایش کویر بشرویه
استان خراسان جنوبی
زمان اجرای برنامه: آبان1397
این برنامه: اکسپدیشن کویر نوردی(اکتشافی)
به جرعت می توان گفت که کویر بشرویه، یکی از زیبا ترین کویرهای استان خراسان جنوبی می باشد. رمل زاری که در شرق شهر بشرویه، به شکل بسیار گسترده، پراکنده شده و جلوه های شگرف و بدیعی را خلق کرده است. تپه های شنی و ماسه بادی های مرتفعی که چشم هر بیننده ای را به خود مسحور می کند. از ویژگی های دیگر شن زار و رمل زار بشرویه، این است که درختچه ها و خار و و خاشاک اندکی در آن وجود دارد و همین امر، سبب شده که چشم انداز کویر، دل نشین تر بشود و مناظر آن، حقیقتاً با دل انسان، بازی کند.
امروزه در قسمتی از این کویر، علاوه بر جاده خاکی، محلی برای گردشگران مهیا شده است که با وسایل نقلیه، خودشان را به آن جا، می رسانند و پیاده روی در شن زارها را تجربه می کنند.
من با یکی از دوستان، تصمیم گرفتیم که در یک برنامۀ ماجراجویانۀ 3روزه، خودمان را به قلب کویر بشرویه برسانیم و از مناظری که تاکنون، کسی از گردشگران، پایش به آن جا نرسیده است، عکاسی کنیم. جایی که نه با ماشین و نه با موتور، بلکه باید به صورت پیاده و با کوله ای سنگین، راهی آن جا شد. البته مسیری که در نظر گرفته بودم را در جی پی اس علامت گذاری کردم تا با ریسک کمتری برنامه اجرا گردد.
پیشنهاد می کنم که این گزارش را تا پایان ملاحظه کنید و از مناظر و طبیعت زیبا، شگرف، تماشایی، دیدنی، فوق العاده و وصف ناشدنی آن، مبهوت شوید.
آغاز روز اول برنامه
طبق قرار قبلی، با اتوبوس، عازم شهر بشرویه می شویم.
همان طور که در تصویر ملاحظه می کنید، مسیر پیمایش ما در کویر بشرویه، با رنگ سبز، مشخص شده است.
پیمایش ما از خود شهر بشرویه می باشد و ما پس از مرتب سازی کوله ها، با سلام و صلوات و با توجه به این که برنامه های کویر نوردی، خطرات خاص خود را دارد، با یه خورده دل شوره که در دل های ما غل غل می کرد، در ساعت 4عصر، برنامه را آغاز می کنیم.
به دلیل 3روزه بودن برنامه، کوله ها بسیار سنگین می باشد. هر کسی جداگانه، 10لیتر آب همراه خود دارد. من علاوه بر این، وسایل پخت و پز که 2کیلو و چادر که 2ونیم کیلو می شود را هم در درون کولۀ خودم قرار داده ام و با احتساب وزن سایر لوازم مورد نیاز، مجموعاً وزن کولۀ من، به بیش از 16کیلو می رسد.
ارتفاع شهر بشرویه که 861متر می باشد.
N 33.55.931 E 57.28.913 مختصات شهر بشرویه
در ابتدای مسیر، از باغاتی در حاشیۀ شهر قرار دارند، عبور می کنیم.
بعد از مدتی پیمایش و پایان یافتن باغات، کویر، خودش را به ما نشان می دهد. صاف، یکدست و البته توأم با سکوتی آرام بخش.
در ابتدا خبری از رمل و شن نیست. شن زارها و ماسه بادی ها، در فاصلۀ 10کیلومتری بشرویه، قرار دارند.
تصاویر غروب آفتاب، در روز اول برنامه
بعد از 2ساعت پیمایش، هوا تاریک می گردد؛ در عین حال تصمیم می گیریم 2ساعت دیگر نیز پیمایش کنیم و نهایتاً در ساعت8 شب و در حالی که دیگر به رمل زار رسیده ایم، بر فراز یکی از تپه های شنی، چادر می زنیم تا احاطۀ بیش تری به منطقه، داشته باشیم.
در روز اول برنامه، در 4ساعت، 12کیلومتر، پیمایش انجام گرفت.
N 33.55.931 E 57.28.913 مختصات محل کمپ، در شب اول
ارتفاع: 917 دمای روز اول: 29+ دمای شب اول: 13+
آغاز روز دوم برنامه
در صبح روز دوم برنامه، در حالی زیپ چادر را باز می کنیم که متوجه می شویم، بادهایی که از شب تا به صبح، ادامه داشته است، با حرکت شن ها، حدود 20سانتی متر، چادر را به زیر شن ها فرو برده است که در نوع خود، جالب بود.
سر صبح است و طبیعت اطراف، بسیار زیبا و خیره کننده.
ابتدا تصمیم می گیریم که این وقت طلایی را برای عکاسی از دست ندهیم و پیش از آن که صبحانه بخوریم، کوله ها را همان بالای تپه، می گذاریم و با دوربین، یک گشتی مختصر، در همان حول و حوش می زنیم که البته، تصاویر بسیار زیبایی هم گرفته می شود.
وزش بادی که شن های روان را به هوا پرتاب می کند.
تپه های شنی و چشم نوازی که در منطقه، خودنمایی می کنند.
بعد از عکاسی و دیدن این مناظر مَحشر و کم نظیر، به سمت کوله ها رفته و برای صرف صبحانه، در همان جا توقفی کوتاه می کنیم.
اکنون ساعت 6صبح است و با برداشتن کوله ها، پیمایش خود را به سمت دل کویر، آغاز می کنیم.
هر 1ساعت، جهت استراحت و خوردن آب، توقفی کوتاه می کنیم.
در زمان پیمایش مسیر، با کوله های سنگین، تعریق بدن، بسیار بالا می رود، اما هنگام نوشیدن آب، صرفه جویی می کنیم و هیچگاه، در این برنامه، سعی نکردیم که سیراب شویم و همیشه یک تشنگی، در دهانمان احساس می کردیم. آری نمی توان در یک چنین برنامۀ کویر پیمایی، ریسک کرد و جرعه جرعه، آب نوشید که اگر خدایی نکرده گم شویم و یا مسیر پیمایش به هر دلیلی، طولانی تر گردد، قطعاً به مشکل بر خواهیم خورد.
رفته رفته هوا گرم تر می شود و با کوله کشی سنگینی که می کنیم، پیمایش، بر روی این رمل های نرم، طاقت فرسا تر هم می شود. خصوصاً وقتی تپه ها را به سمت بالا حرکت می کنیم، انرژی مضاعفی از ما می گیرد.
هر چند کیلومتری که پیمایش می کنیم، کفشمان پر از شن می شود و باید مدام، کفشمان را تمیز کنیم.
دورنمای زیبای یکی از بلند ترین تپه های شنی منطقه
پس از یک تلاش و همت وصف ناشدنی و پس از 6ساعت پیمایش، خودمان را به یکی از بلند ترین و مرتفع ترین، تپه های منطقه، در دل کویر می رسانیم. جایی که پای احد الناسی به آن جا نرسیده است.
منظرۀ چشم نواز کویری
N 33.57.502 E 57.35.800 مختصات این تپۀ مرتفع
این تپه مرتفع، 1012متر، ارتفاع دارد و چیزی حدود 150متر، مرتفع تر از کف کویر و شهر بشرویه می باشد.
هر چند کویر بشرویه، پهناور تر از این حرف هاست، اما ما دیگر فرصتی برای پیشروی بیش تر، در کویر نداریم و در صورت پیشروی، به کمبود آب برخواهیم خورد. تصمیم می گیریم از همان تپه بلند و زیبا که به تمام منطقه، اشراف دارد، مسیر بازگشت به شهر را در پیش گیریم.
پس از 3ساعت پیمایش، در ساعت 3عصر، توقفی یک ساعته جهت نماز و صرف ناهار.
در ساعت 4عصر و در حالی که خورشید، مایل تر می شود، مسیر بازگشت را از سر می گیریم.
تصاویر رؤیایی و خیره کنندۀ کویر، در حوالی غروب روز دوم برنامه
پس از پیمایشی بسیار بسیار نفس گیر و طاقت فرسا در روز دوم، در ساعت 6 و در حالی که تازه شب شده است، بر روی تپه ای که چراغ های شهر بشرویه، از روی آن، از دور، قابل رؤیت است، چادر می زنیم.
تصاویر غروب آفتاب، در روز دوم برنامه
بعد از غروب آفتاب، این ماه بود که از شرق آسمان، طلوع می کند.
در روز دوم برنامه، در 13ساعت، 20کیلومتر، پیمایش انجام گرفت.
تصاویر زیبای آسمان شب کویر بشرویه، در محل کمپ شب دوم برنامه
آسمان پر ستارۀ کویر
نمایی زیبا از محل کمپ و چراغ های شهر بشرویه، در یک قاب
آغاز روز سوم برنامه
ابتدا پیش از صرف صبحانه، تصمیم می گیریم از مناظر زیبا و تماشایی از پیرامون محل کمپ، در شب دوم برنامه، عکاسی کنیم.
طوفان شن
تصویر متحیر العقولی که بیش تر شبیه سطح ماه می ماند تا زمین
نمایی متفاوت منحصر به فرد از سطح کویر بشرویه که کمتر در کویرهای دیگر، دیده می شود.
در ساعت 6صبح، چادر را جمع کرده و به مسیر بازگشت به سمت شهر را در پیش می گیریم.
در میانۀ مسیر، به یک گله شتر بر می خوریم.
رفته رفته و هر چه به شهر، نزدیک تر می شویم، تراکم تپه های شنی، کمتر و البته کم ارتفاع تر هم می شوند.
نهایتاً پس از یک پیماش 6ساعته و کلافه کننده، در ساعت 12ظهر و در حالی که حس شادمانی و رضایت داریم از اجرای این برنامۀ نفس گیر، به بشرویه می رسیم و بدین گونه، برنامه کویر نوردی ما در کویر بشرویه، پس از 3روز ماجراجویی، به پایان می رسد.
در روز سوم برنامه، در 6ساعت، 15کیلومتر، پیمایش انجام گرفت.
در مجموع این برنامۀ سه روزه، 47کیلومتر، پیمایش انجام گرفت. پس از رسیدن به اولین مغازه، بدون هیچ وقفه، وارد مغازه می شویم و پس از 3روز کم آبی، یک دل سیر، آب می خوریم. وه که چه گوارا بود.
در پایان باید متذکر شد که کویر بشرویه، بسیار پهناور است و ما گوشه ای از آن را پیمایش کردیم. شاید مثل همین برنامه، باید 2برنامۀ دیگر در جاهای دیگر کویر، اجرا کرد تا بتوانیم بگوییم که همۀ کویر بشرویه، پیمایش شده است.
و اما در پایان...
یک جرعه معرفت...
امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
«ابلیس گفت: من در پنج دسته از مردم، قدرت فریبکاری ندارم، اما سایر مردم در چنگال من هستند:
دسته اول: کسی که با نیت پاک و صادق، به خدا پناهنده شود و در همۀ کارها، به او توکل کند. دسته دوم: کسی که شبانه روز، بر ذکر و عبادتش بیفزاید. دسته سوم: کسی که برای برادر مؤمنش، چیزی را بپسندد که برای خود می پسندد. دسته چهارم: کسی که به هنگام مصیبت و ناگواری، بی تابی و جزع و فزع، نکند. دسته پنجم: کسی که بر قسمت کردن خدا راضی باشد و غم روزی خویش را نخورد.»
فرازی از بخش دعاهای هنگام طلوع و غروب آفتاب: (کتاب مفاتیحُ الجِنان)
«أللّٰهُمَّ مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأْبصارِ، ثَبِّت قَلبِى عَلَىٰ دِينِکَ، وَ لا تُزِغ قَلبِى بَعدَ إِذ هَدَيتَنِى، وَ هَب لِى مِن لَدُنکَ رَحمَةً، إنَّکَ أنتَ الْوَهَّابُ، وَ أجِرنِى مِنَ النّارِ بِرَحمَتِکَ.»
ای خدایی که دیده ها و دل ها را دگرگون می سازی، دلم را بر دینت، ثابت بدار؛ و دل مرا بعد از آن که هدایت کردی و سربه راه، نمودی، منحرف و گمراه، مگردان؛ و از نزد خودت، رحمتی بر من ببخش، چرا که تو، بسیار بخشنده ای؛ و مرا با لطف و رحمتت، از آتش، رهایی بخش و نجات ده.
فرازی از کتاب صَحیفۀ سجّادیّه که مناجات امام سجّاد(علیه السّلام) با خداوند می باشد:
«وَ اجْعَل لَنا مِن صالِحِ الْأَعمالِ عَمَلًا نَستَبطِىُ مَعَهُ الْمَصِيرَ إِلَيکَ، وَ نَحرِصُ لَهُ عَلَى وَشکِ اللَّحَاقِ بِکَ حَتَّى يَكونَ الْمَوْتُ مَأْنَسَنَا الَّذِی نَأْنَسُ بِهِ، وَ مَأْلَفَنَا الَّذِي نَشتَاقُ إِلَيهِ، وَ حَامَّتَنَا الَّتِي نُحِبُّ الدُّنُوَّ مِنها. فَإِذَا أوْرَدتَهُ عَلَينا وَ أنزَلتَهُ بِنا فَأَسعِدنا بِهِ زائِراً، وَ آنِسنا بِهِ قادِماً، وَ لا تُشقِنا بِضِيافَتِهِ، وَ لا تُخزِنا بِزِيارَتِهِ، وَ اجْعَلهُ باباً مِن أْبوابِ مَغفِرَتِکَ، وَ مِفتاحاً مِن مَفاتِيحِ رَحمَتِکَ.» دعای40 - شماره3 و4
خدایا! از اعمال شایسته و صالح، چندان شامل حال ما کن که دیر شدنِ بازگشت به سوی تو، برای ما خوشایند نباشد؛ و برای زود رسیدن به لقاء تو، حریص باشیم؛ به گونه ای که مرگ برای ما، محلّ انسی باشد که به آن انس گیریم و مرکز الفتی باشد که به آن شوق ورزیم؛ و نیز مرگ برای ما، همانند خویشاوندی باشد از نزدیک بودن و یا ملاقاتِ آن، خرسند باشیم. خداوندا؛ چون مرگ را به منزل ما آوردی و او را مهمان ما ساختی، زیارت و دیدار او را موجب خوشبختی ما گردان، و قدوم او را سبب انس ما قرار ده، و ما را به مهمانی اش، به رنج و زحمت، نینداز، و در ضیافت و مهمانی او، آبروی ما را نریز و ما را خوار و سرافکنده، نکن، و مرگ را دری از درهای آمرزش خود، به روی ما بگشای، و آن را کلیدی از کلیدهای بخشایش و رحمت خود، قرار ده.
«به امید ظهور یگانه مُنجی عالَم»
خسته شدم بریده ام آقا شتاب کن یا انتخاب کن بخرم یا جواب کن
برگشتنم همان و فنا گشتنم همان هر چه پل است پشتِ سرِ من خراب کن
رویم سیاه، روزِ قیامت به جای من بنشین و با خدا، تو حساب و کتاب کن
نامِ مرا عزیز، مَیندازی از قلم لطفی کن و بهشت، حضور و غیاب کن
چله نشینِ میکدۀ عشق ام کن و این غوره های اشک مرا هم شراب کن
محشر وبالِ گردنتانم حلال کن دستِ مرا بگیر و دوباره سَوا کن
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان خراسان جنوبی، اینجا را کلیک نمایید.
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.
برای مشاهدۀ صفحه دربارۀ من، اینجا را کلیک نمایید.