بسم الله الرّحمن الرّحیم
«...وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُوراً رَّحِيماً.»
اگر با بانوانتان مهربانی کنید و مراقب رفتارتان باشید، خدا هم چهرۀ آمرزنده و مهربانش را نشانتان می دهد.
سورۀ نساء - آیۀ129
چنگیز قلعه
بیجار - استان کردستان
زمان اجرای برنامه: شهریور1396
در سفر خودم به بیجار، تصمیم گرفتم که از چنگیز قلعه، بازدید به عمل آورم. چنگیز قلعه، یکی از آثار باستانی استان کردستان است که در مجاورت روستایی به همین نام و در 5کیلومتری غرب شهر بیجار، واقع شده است.
موقعیت چنگیز قلعه، بر روی نقشه
بدون هیچ اطلاعی از موقعیت مکانی قلعه، عازم روستای چنگیز قلعه، می شوم. در ابتدا از اهالی روستا، آدرس قلعه را پرس و جو می کنم. آن ها می گویند: قلعه بر روی کوهی در غرب این روستا، قرار دارد. در ابتدا دودل می شوم که آیا این قلعه، ارزش آن را دارد که این کوه را بالا روم یا خیر؟ تصمیم می گیرم که این کار را انجام دهم. کفش کتونی را می پوشم و با دوربین، به سمت قله، حرکت می کنم. ارتفاع روستا، 2015متر و ارتفاع قلعه که بر روی کوه قرار دارد، 2320متر می باشد. بعد از 30دقیقه، به بالای قله می رسم. نزدیک قله، کاملا صخره ای شده بود و صعود قسمت هایی از آن، با چالش همراه شد.
نهایتا بر روی قله، آثاری از دیواره های قلعه را مشاهده می کنم.
تصویر روستا و قلعه، در یک قاب
نمایی از جداره های زیبای چنگیز قلعه
چشم انداز روستای چنگیز قلعه
نمایی دیگر از روستای چنگیز قلعه
در حین مشاهدۀ قلعه، ناگهان به یک حفرۀ بزرگِ دستکند، می رسم که بسیار جالب و شگفت انگیز می باشد. واقعا انسان متحیر می ماند که در آن زمانی که قلعه را می ساختند، چطور این حجم از سنگ را تراشکاری کرده بودند. وقتی بهت زده، به حفرۀ دستکندِ 4متری، خیره شدم، با خودم گفتم، ارزش آن را داشت که برای تماشای قلعه، از کوه بالا بیایم.
پس از عکاسی از قلعه، به سمت پایین حرکت می کنم.
تابلوی روستا
نمایی از جاده دیواندره - بیجار
و اما در پایان...
یک جرعه معرفت...
پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«هر که با مردم تجارت کند و بر آن ها، ستم روا ندارد و در سخن گفتن با آن ها، دورغ نگوید و به آن ها، اگر وعده داد، سرِ وعده و قولش بماند، در شمار کسانی باشد که مردانگی و جوانمردیشان به اوج خود رسانیده اند. برادری با چنین فردی، واجب است و غیبت کردنش، حرام می باشد.»
فرازی از دعای کمیل که مناجات أمیرالمؤمنین(ع) با خداوند می باشد: (کتاب مفاتیحُ الجِنان)
«فَبِا لیَقینِ أقطَعُ لَولا ما حَکَمتَ بِهِ مِن تَعذیبِ جاحِدیکَ، وَ قَضَیتَ بِهِ مِن إخلادِ مُعانِدیکَ، لَجَعَلتَ النّارَ کُلَّها بَرداً وَ سَلاماً، وَ ما کان لِأحَدٍ فیها مَقَرّاً وَ لا مُقاماً، لَکِنَّکَ تَقَدَّسَت أسمائُکَ، أقسَمتَ أن تَملَأَها مِنَ الکافِرینَ مِنَ الجِنَّهِ وَ النّاسِ أجمَعینَ، وَ أن تُخَلِّدَ فیها المُعانِدینَ.»
به تحقیق، یقین دارم که اگر ارادۀ تو بر عذاب و جاودانه شدنِ منکران و معاندان تو در دوزخ نبود، تمام آتش دوزخ را، خنک و خاموش می کردی و برای احدی در آن، جایی برای ماندن، باقی نمی گذاشتی؛ اما تو سوگند یاد کردی که دوزخ را از کافرها پر کنی، چه از جنیان باشند و چه از آدمیزاد.
فرازی از کتاب صَحیفۀ سجّادیّه که مناجات امام سجاد(علیه السّلام) با خداوند می باشد:
«وَ ألهِمنَا الْاِنقِيادَ لِما اَوْرَدتَ عَلَینا مِن مَشِيَّتِکَ، حَتّى لا نُحِبَّ تَأخِيرَ ما عَجَّلتَ، وَ لا تَعجيلَ ما أخَّرتَ، وَ لا نَكرَهَ ما أحبَبتَ، وَ لا نَتَخَيَّرَ ما كَرِهتَ.» دعای33 - شمارۀ5
خدایا؛ تمایلات ما را به گونه ای قرار ده که بر هر چیزی که مطابق میلِ تو، به سر ما آمد، گردن نهیم و در برابر اراده ات، تسلیم باشیم، چنان که نخواهیم زودِ تو، دیر گردد و دیرِ تو زود آید؛ و نیز خواسته های تو را ناخوش نداریم و از چیزی که کراهت داری، ما نیز کراهت داشته باشیم.
«به امید ظهور یگانه مُنجی عالَم»
یاد تو بودن، أفضل الأعمال یادها است از تو نوشتن، اوجِ کمال مدادها است
قبل از طلوع فجر، دعای ظهور تو هر روز، التماس لبِ بامدادها است
سرگشته چون غبار، صدایت که می زنیم نامَت کلیدِ رد شدن از گردبادها است
دشمن هم از قنوت شَبَت فیض می بَرد این خصلت تمامی زهرا نژادها است
آقا بیا که پای رکاب تو جان دهیم این آرزوی روز و شبِ خانه زادها است
هر بار می رسیم به مشهد، ظهورِ تو اول دعای ما دَم باب الجوادها است
از اشک های چشم تو فهمیده ایم ما باب الحسین باب تمام مرادها است
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان کردستان، اینجا را کلیک نمایید.
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.
برای مشاهدۀ صفحه اصلی سایت، اینجا را کلیک نمایید.