سفرنامه های من؛ سیریک

  • 3306 مرتبه

تالاب آذینی (خور آذینی) - سیریک

13 اسفند 1396

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنظِرَةٌ إِلَى‏ مَيْسَرَةٍ وَأَنْ تَصَّدَّقُواْ خَيْرٌ لَكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ‏.»

اگر شخص بدهکار، قدرتِ پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانایى، مهلت دهید، و اگر که بدهی اش را براى خدا به او ببخشید بهتر است؛ اگر آگاه باشید (که این کار برای شما بهتر است).

سورۀ بقره - آیۀ280

نکاتی اجمالی در مورد آیه:

در اینجا یکى از حقوق بدهکاران را بیان مى فرماید که اگر آن ها از پرداختن اصل بدهى خود، عاجز باشند، نه تنها نباید سود مضاعفى بر آن ها بست و آن ها را تحت فشار قرار داد، بلکه باید براى پرداختن اصل بدهى نیز به آن ها مهلت داده شود، و این یک قانون کلى درباره تمام بدهکاران است.

حتى در قوانین اسلام که در واقع تفسیرى است بر آیه فوق، تصریح شده است که هیچ گاه نمى توان خانه و وسائل زندگى ضرورى افراد را به خاطر بدهى آن ها توقیف کرد، یا از آن ها گرفت، بلکه طلبکاران تنها از مازاد آن مى توانند حق خود را بگیرند و این حمایت روشنى است از حقوق قشرهاى ضعیف جامعه.

و در پایان آیه مى فرماید: «چنانچه بدهکاران قدرت پرداخت نداشته باشند و شما بدهی آن ها را ببخشید، براى شما بهتر است؛ اگر بدانید». این در واقع گامى فراتر از مسائل حقوقى است. یک مسأله اخلاقى و انسانى است که بحث حقوقى سابق را تکمیل مى کند و به طلب کاران مى گوید، در این گونه از موارد که بدهکاران سخت در مضیقه اند، اگر بدهى آنان بخشوده شود، از هر نظر براى شما بهتر است. احساس کینه توزى و انتقام را به محبت و صمیمیت مبدّل مى سازد، و افراد ضعیف جامعه را به فعالیت مجددى که نتیجه اش عاید همگان مى شود، وامى دارد، و اضافه بر این ها، صدقه و انفاقى در راه خدا محسوب مى شود که ذخیره روز بازپسین است.

هر چند در این آیه سفارش شده كه به بدهكار مهلت داده شود، ولى نباید بدهكار از این موضوع سوء استفاده كند. لذا اگر بدون عذر در پرداخت بدهى خود تأخیر كند، گناهكار است. در حدیث آمده است:

«براى كسانى كه بدون عذر، بدهى خود را نمى‏ پردازند، گناهِ دزد نوشته مى‏ شود، همچنان كه براى مهلت دهندگان، پاداشى چون پاداش شهیدان ثبت مى‏شود.»

گذشت از بدهكار نادار، براى ما بهتر است، زیرا:

الف) شاید فردا براى خود شما نیز این صحنه پیش آید.

ب) مال فراموش مى ‏شود، ولى بخشیدن به نادار هرگز فراموش نمى ‏شود.

ج) كسب رضایت دل محروم و رضاى خالق، از كسب درآمد به مراتب بهتر است.

پیام های آیه:

اسلام، حامى مستضعفان است. «و ان كان ذوعسرة»

نه تنها ربا نگیرید، بلكه در گرفتن رأس المال و اصل سرمایه نیز مدارا كنید. «فنظرة الى میسرة»

اصل در زمان ‏بندى براى بازپرداخت، توان بدهكار است. «فنظرة الى میسرة»

اجبار بدهكارى كه توانایى پرداخت دارد، مانعى ندارد. «ان كان ذو عسرة فنظرة»

بخشیدن بدهی بدهكار فقیر، صدقه است. «وان تصدقوا خیر لكم»

نظام حقوقى و اقتصادى اسلام، با نظام اخلاقى آن پیوند دارد. گرچه بازپس‏ گیرى وام حقّ است، ولى مهلت دادن وبخشیدنِ بدهكار باید مراعات شود. «فنظرة...تصدقوا»

محدودیّت انسان وثروت دوستى او نمى ‏گذارد كه انسان به حقیقت ارزش ها و كمالات پى ‏ببرد. «ان كنتم تعلمون»

 

 

تالاب آذینی (خور آذینی)

سیریک - هرمزگان

اجرای برنامه در فروردین1395

تا اسمی از جنگل های حرا به گوش می رسد، همه ذهنشان به جنگل های حرای جزیرۀ قشم می رود. اما لازم است بدانیم که جنگل های حرای ایران، محدود به جزیرۀ قشم نمی شود، بلکه در سایر نقاط جنوب ایران می توان از این گونه جنگل های خاص، مشاهده کرد. از جملۀ آن ها، جنگل حرای سیریک است که به تالاب آذینی مشهور می باشد. محلی ها نیز به این تالاب، خور آذینی می گویند. این تالاب نسبتاً وسیع، آن قدر از وجود پرندگان آبزی، غنی هست که نام خود را در فهرست بین المللی رامسر ثبت کرده است. اکنون به مدد ارگان های مختلف از جمله محیط زیست و نیروی انتظامی، بستر مناسبی برای مسافرانی که قصد بازدید از این منطقه را دارند فراهم شده است. در اسکله ای که در ابتدای تالاب ساخته شده است، علاوه بر لنج های ماهی گیری، چندین قایق تعبیه شده است که مسافران را تا اعماق تالاب، پیش می برند.

برای رفتن به تالاب بین المللی آذینی باید از شهر بندر سیریک، وارد جادۀ بندر جاسک شویم که پس از 21کیلومتر، در سمت راست جاده، به تابلوی بزرگی بر می خوریم که تالاب آذینی را نشان می دهد. از آن جا نیز 8کیلومتر به سمت دریا حرکت می کنیم تا به روستای گناری برسیم. روستای گناری را نیز پشت سر می گذاریم و از آن جا به بعد، کم کم اثرات تالاب دیده می شود. بعد از پیمایش 3کیلومتری خیلی زود به محل استقرار قایق ها و لنج ها می رسیم.

ما نیز برای بازدید از تالاب، با یکی از این قایق ها، به گشت و گذار یک ساعته در تالاب پرداختیم. هزینۀ هر قایق نیز برای یک ساعت، 60هزار تومان بود.

تصاویر و عکس های گرفته شده از این تالاب، حکایت از زیبایی خیره کنندۀ منطقه و زندگی توأم با آرامش پرندگان آن جا دارد. پرندگانی که در این تالاب، نه از حیوانات درنده هراسی دارند و نه از شیطنت انسان ها.

نمایی از اسکلۀ لنج های صیادی

اسکله روستای گناری

 

موقعیت "تالاب آذینی" بر روی نقشه

خور آذینی

 

 

اسکله روستای گناری

 

لنج هایی که دیگر به حال خودشان رها شده اند.

روستای گناری

 

 

روستای گناری

 

 

گردشگری سیریک

 

 

گردشگری سیریک

 

 

گردشگری استان هرمزگان

 

 

گردشگری هرمزگان

 

 

طبیعت سیریک

 

 

طبیعت سیریک

 

 

طبیعت هرمزگان

 

 

جاذبه های طبیعی سیریک

 

 

جاذبه های طبیعی سیریک

 

 

پرندگان تالاب

 

 

پرندگان تالاب جنوب

 

 

جاذبه های گردشگری سیریک

 

 

جاذبه های گردشگری سیریک

 

 

عکاسی از سیریک

 

 

عکاسی در سیریک

 

 

تصاویر طبیعت سیریک

 

 

تصاویر طبیعت سیریک

 

 

دیدنی های سیریک

 

 

دیدنی های سیریک

 

 

دیدنی های هرمزگان

 

 

جاهای دیدنی سیریک

 

 

جاهای دیدنی سیریک

 

 

جاهای دیدنی استان هرمزگان

 

 

اماکن دیدنی سیریک

 

 

اماکن دیدنی سیریک

 

 

اماکن دیدنی هرمزگان

 

 

اماکن توریستی سیریک

 

 

اماکن توریستی سیریک

 

 

اماکن توریستی استان هرمزگان

 

 

تالاب آذینی

 

پروازی با شکوه

تالاب آذینی

 

 

تالاب آذینی

 

 

تالاب آذینی

 

 

تالاب آذینی

 

 

تالاب بین المللی آذینی

 

 

تالاب بین المللی آذینی

 

 

تالاب بین المللی آذینی

 

 

خور آذینی

 

 

خور آذینی

 

 

خور آذینی

 

 

خور آذینی

 

 

خور آذینی

 

 

جنگل حرای سیریک

 

 

جنگل حرای سیریک

 

و گونه های پرندگانی که در تالاب به چشم می خورند و اما نام علمی آن ها را نمی دانم.

جنگل حرای سیریک

 

 

جنگل حرای سیریک

 

 

تالاب های استان هرمزگان

 

 

تالاب های استان هرمزگان

 

 

تالاب های هرمزگان

 

 

تالاب های ایران

 

 

تالاب های ایران

 

 

تالاب آذینی

 

 

تالاب های جنوب

 

 

تالاب های جنوب

 

 

خورهای استان هرمزگان

 

 

خورهای استان هرمزگان

 

 

خورهای ایران

 

 

خورهای ایران

 

 

خورهای جنوب

 

قایق ران ما که بومی همین منطقه است.

خورهای جنوب

 

 

جنگل های حرای استان هرمزگان

 

 

جنگل های حرای استان هرمزگان

 

 

جنگل های حرای هرمزگان

 

 

جنگل های حرای هرمزگان

 

 

جنگل های حرای ایران

 

لنج دیگری که بدین شکل، رها شده است.جنگل های حرای ایران

 

 

جنگل های حرای جنوب

 

 

جنگل های حرای جنوب

 

 

جنگل های حرا

 

 

جنگل های حرا

 

 

جنگل حرا

 

به مسیرمان ادامه می دهیم تا آن گاه که نزدیک دریا می شویم و سپس دور زده و به سمت اسکله، مراجعت می کنیم.

جنگل حرا

 

 

جنگل حرا

 

 

جنگل حرا

 

 

صنعت توریسم سیریک

 

 

صنعت توریسم در سیریک

 

 

صنعت توریسم در استان هرمزگان

 

 

صنعت توریسم در استان هرمزگان

 

 

صنعت توریسم استان هرمزگان

 

 

جاذبه های توریستی سیریک

 

 

جاذبه های توریستی سیریک

 

 

جاذبه های توریستی استان هرمزگان

 

 

جاذبه های توریستی استان هرمزگان

 

 

اماکن گردشگری سیریک

 

 

اماکن گردشگری سیریک

 

 

سواحل سیریک

 

 

سواحل سیریک

 

 

اماکن گردشگری سیریک

 

 

جاذبه های گردشگری سیریک

 

 

جاذبه های گردشگری سیریک

 

 

جاذبه های گردشگری سیریک

 

 

جاذبه های گردشگری سیریک

 

 

جاذبه های گردشگری هرمزگان

 

 

جاذبه های گردشگری استان هرمزگان

 

 

طبیعت سیریک

 

 

دیدنی های سیریک

 

 

دیدنی های سیریک

 

 

جاذبه های گردشگری شهرستان سیریک

 

 

جاذبه های گردشگری شهرستان سیریک

 

 

جاذبه های گردشگری شهرستان سیریک

 

طبیعت جادۀ بندر سیریک به بندر جاسک

جاده بندر سیریک - بندر جاسک

 

 

طبیعت جاده بندر سیریک

 

 

طبیعت جاده بندر جاسک

 

 

جغرافیای سیریک

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در سیریک، اینجا را کلیک نمایید.

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان هرمزگان، اینجا را کلیک نمایید.

لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.

و اما در پایان...

مطلبی بر گرفته از کتاب عدل الهی - به قلم شهید آیت الله مطهری

جز اسلام، دینی پذیرفته نیست.

دین حق، در هر زمانی، یکی بیش نیست و برهمه کس لازم است که از آن پیروی کنند. این اندیشه که در میان برخی از مدعیان روشن فکری رایج شده است که می گویند: همۀ ادیان آسمانی، از لحاظ اعتبار، در همۀ ادوار و زمان ها یکسانند، اندیشۀ نادرستی است.

علاوه بر این افراد به ظاهر روشن فکر، بسیاری از مردم زمان ما طرفدار این فکر شده اند که برای انسان، کافی است که خدا را بپرستند و به یکی از ادیان آسمانی که از طرف خدا آمده است، انتساب داشته باشند و دستورهای آن را به کار ببندند. شکل دستورها چندان اهمیتی ندارد. حضرت مسیح هم پیغمبر است، حضرت محمد هم پیغمبر است. اگر طبق آئین مسیح عمل کنیم و هفته ای یک بار به کلیسا برویم، صحیح است و اگر هم طبق آئین حضرت خاتم الأنبیاء عمل کنیم و هر روزی پنج بار نماز بگذاریم، درست است. این افراد می گویند: مهم این است که انسان به خدا ایمان داشته باشد و طبق یکی از برنامه های خدایی عمل کنند.

البته این نکته صحیح است که میان پیامبران خدا، اختلاف و نزاعی وجود ندارد. پیامبران خدا همگی به سوی یک هدف و یک خدا دعوت می کنند و نیامده اند که در میان بشر، فرقه ها و گروه هایی بوجود آورند.

ولی این سخن به این معنا نیست که در هر زمانی چندین دین حق وجود دارد و طبعاً انسان می تواند در هر زمانی، هر دینی را که می خواهد بپذیرد. برعکس، معنای این سخن این است که انسان باید همۀ پیامبران را قبول داشته باشد و بداند که پیامبران سابق، مبشّر و بشارت دهندۀ پیامبران بعدی می باشند و نیز پیغمبران بعدی، تصدیق کنندۀ پیامبران سابق هستند. پس لازمۀ ایمان به همۀ پیامبران، این است که در هر زمانی، تسلیم شریعت همان پیامبری باشیم که دورۀ او است و قهراً لازم می آید که ما به آخرین دستوراتی که از جانب خدا به وسیلۀ آخرین پیغمبر رسیده است عمل کنیم و این، لازمۀ "اسلام" یعنی "تسلیم شدن به خدا و پذیرفتن رسالت های فرستادگان او" است.

دین خدا در هر زمانی واحد است و ما حق نداریم که هر دینی را که بخواهیم انتخاب کنیم. در واقع ما یک انتخاب بیشتر نداریم و آن دین آخرین پیغمبر است. حال که در زمان ما، آخرین پیغمبر، حضرت محمد بن عبدالله است، ما باید به دین او عمل کنیم. در هر زمانی یک دین حق وجود دارد و بس. هر زمان که پیغمبری از طرف خدا آمده است، مردم موظّف بوده اند که از راهنمایی او استفاده کنند و قوانین و احکام خود را چه در عبادات و چه در غیر عبادات از او فرا گیرند تا این که نوبت به حضرت خاتم الأنبیاء رسیده است. در این زمان اگر کسی بخواهد به سوی خدا راهی بجوید، باید از دستورات دین او راهنمایی بجوید. قرآن کریم در این باره می فرماید:

«وَ مَن یَبتَغِ غَیرَ اإسلامِ دیناً فَلَن یُقبَلَ مِنهُ وَ هُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرین.»

ترجمه:  هرکس غیر از اسلام، دینی بجوید، هرگز از او پذیرفته نشود و او در جهان دیگر، از زمرۀ زیان کاران خواهد بود.

"اسلام"، همان "تسلیم شدن" است و دین اسلام، همان دین تسلیم است ولی حقیقت تسلیم در هر زمانی، شکلی داشته و در این زمان، شکل آن همان دین گران مایۀ اسلام است که به دست حضرت خاتم الأنبیاء، ظهور یافته است و قهراً کلمۀ "اسلام" در این آیۀ قرآن، فقط بر آن منطبق می گردد نه سایر ادیان.

به عبارت دیگر، لازمۀ تسلیم خدا شدن، پذیرفتن دستورهای او است و روشن است که همواره به آخرین دستورات خدا باید عمل کرد و آخرین دستورات خدا، همان چیزی است که آخرین رسول او آورده است.

فرازی از دعای جوشَن کبیر که در آن، خداوند را معرّفی و توصیف می نماید: (کتاب مفاتیحُ الجِنان)

«یا بَدیعَ السَّماء»:  ای خدایی که آفرینندۀ آسمان هستی.

«یا مَن یَقبَلُ التَّوبَةَ عَن عِبادِه»:  ای خدایی که توبۀ بندگانت را می پذیری.

فرازی از کتاب صَحیفۀ سجّادیّه که مناجات امام سجّاد(علیه السّلام) با خداوند می باشد:

«إلَهی أصبَحتُ وَ أمسَیتُ عَبداً داخِراً لَک، لا أملِکُ لِنَفسی نَفعاً وَ لا ضَرّاً إلّا بِک، أشهَدُ بِذَلِکَ عَلَی نَفسی، وَ أعتَرِفُ بِضَعفِ قُوَّتی وَ قِلَّةِ حیلَتی، فَأنجِزلِی ما وَعَدتَنی، وَ تَمِّم لِی ما آتَیتَنی، فَإنّی عَبدُکَ المِسکینُ المُستَکینُ الضَّعیفُ الضَّریرُ الحَقیرُ المَهینُ الفَقیرُ الخائِفُ المُستَجیر»

ای خدای بزرگ من؛ همیشه من بندۀ ذلیل تو بوده ام؛ نه بر سود خویش، قدرت دارم و نه بر دفع زیان خود مگر به یاری تو؛ من به ناتوانی خود اقرار می کنم، و به زبونی و بیچارگی خود مُعترفم؛ پس آن چه که وعده دادی، عطا فرما و آن چه که عطا فرموده ای، کامل کن؛ چرا که من بندۀ "مِسکین، بیچارۀ نیازمند، ناتوان و رنجور، خار و زبون، تهیدست و ترسان" تو هستم و به تو پناه آورده ام.

«به امید ظهور یگانه مُنجی عالَم»

آشفته بود این دل و بیمار هم شدیم     بیمار که شدیم گرفتار هم شدیم

ما برای تو نه که باری نبرده ایم     تازه برای تو همه سَربار هم شدیم

ما جای این که دل خوشی حضرتت شویم     ماندیم در گناه و دل آزار هم شدیم

آزرده بود از دل ما قلب این یوسف و     دست تهی روانۀ بازار هم شدیم

وقتی نمی شناسمت آقا چه فایده     گیرم اگر که دعوت دیدار هم شدیم

ما سنگ بر زلالی آیینه ریختیم     روشن که هیچ، بلکه همه تار هم شدیم

وقت گناه، ما جلویش دَر نیامدیم     گاهی برای معصیت، ابزار هم شدیم

ما را به حال خویش دَمی تو رها مکن     غافل شدیم، تا که ز تو خار هم شدیم

انگار که بدی دلم را ندیده ای     تازه غریق رحمت بسیار هم شدیم

نظرات