بسم الله الرّحمن الرّحیم
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَتاً بَلْ أَحْيَآءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ. فَرِحِينَ بِمَآ ءَاتَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ. يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ.»
هرگز خیال نکن کسانی که در راه خدا شهید شده اند، مرده اند، بلکه به طور ویژه، زنده اند و در حضور خدا، به آن ها روزیِ مخصوص می دهند. شهدا، از پاداشی که خدا از سَرِ بزرگواری به آن ها داده است، خوشحالند... .همچنین، آن ها از خدا مژده و بشارت نعمتی فراوان و لطفی سرشار، دریافت می کنند و می دانند که خدا، پاداش مؤمنان را از بین نمی برد.
سورۀ آل عمران - آیات169 و170 و171
نکاتی اجمالی در مورد آیه:
چنین بنظر مى رسد که بعد از حادثه اُحد، جمعى از افراد سست ایمان، مى نشستند و بر دوستان و بستگان خود، که در جنگ احُد شهید شده بودند، تأسف مى خوردند که چرا آن ها مردند و نابود شدند؟ مخصوصاً هنگامى که به نعمتى مى رسیدند و جاى آنها را خالى میدیدند بیشتر ناراحت مى شدند، با خود مى گفتند: ما این چنین در ناز و نعمتیم اما برادران و فرزندان ما در قبرها خوابیده اند و دستشان از همه جا کوتاه است. این گونه افکار و این گونه سخنان، علاوه بر این که نادرست بود و با واقعیت، تطبیق نمى کرد، در تضعیف روحیه بازماندگان نیز، بى اثر نبود. آیات فوق، خط بطلان بر این گونه افکار کشیده و مقام شامخ و بلند شهیدان را یاد کرده و مى گوید: « اى پیامبر! هرگز گمان مبر آن ها که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه آن ها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.»
منظور از حیات و زندگى در این آیه، همان حیات و زندگى برزخى است که ارواح، در عالم پس از مرگ دارند. گر چه زندگى برزخى، اختصاصى به شهیدان ندارد و همه مردم، داراى حیات برزخى هستند، ولى از آن جا که حیات و زندگی شهیدان، یک حیات فوق العاده عالى و آمیخته با انواع نعمت هاى معنوى است، تنها از آن ها نام برده شده است. آن ها به قدرى غرق مواهب حیات معنوى هستند که گویا زندگى سایر برزخیان، در مقابل آن ها هیچ است.
در آیه بعد، به گوشه اى از مزایا و برکات فراوان زندگى برزخى شهیدان اشاره کرده و مى فرماید: « آن ها به خاطر نعمت هاى فراوانى که خداوند از فضل خود به آن ها بخشیده است خوشحالند.»
آیه بعد، در حقیقت تأکید و توضیح بیشترى درباره بشارت هائى است که شهیدان، بعد از کشته شدن، دریافت مى کنند. آن ها از دو جهت خوشحال و مسرور مى شوند. نخست آن که شهدا، نعمت هاى خداوند را دریافت مى دارند. دیگر این که آن ها مى بینند خدا پاداش مؤمنان را ضایع نمى کند.
پیام های آیه:
شهادت، پایان زندگى نیست؛ آغاز حیات است. بسیارى از زندگان مرده اند، ولى كشتگان راه خدا، زنده اند. «بل أحیاءٌ»
شهادت، باختن و از دست دادن نیست؛ بلكه یافتن و به دست آوردن است. «بل أحیاء... یرزقون»
كشته شدن، آنگاه ارزشمند است كه در راه خدا باشد. «قتلوا فى سبیل الله»
تصوّر هلاكت و یا خسارت براى شهید، تفكّرى انحرافى است كه باید اصلاح شود. «لا تحسبنّ»
شهدا الطاف الهى را تفضّل الهى مى دانند، نه پاداش خون خود. «من فضله»
شهدا زندگى جمعى دارند، به یكدیگر ملحق مى شوند و در انتظار ملحق شدن دیگران هستند. «یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم»
كامیابى شهدا، همیشگى است و هرگز غمِ از دست دادنِ نعمتى را ندارند. «لاخوف علیهم و لا هم یحزنون»
در عالم برزخ، بشارت وشادمانى وجود دارد. «یستبشرون»
شهدا به نعمت و فضلى مى رسند كه براى ما شناخته شده نیست.
پاداش عملكرد نیکوکاران، بیمه شده است. «لایضیع اجر المحسنین»
آبشار شارو
روستای حاجی بیگی - تربت حیدریه - استان خراسان رضوی
زمان اجرای برنامه: فروردین1391
روستای حاجی بیگی با ارتفاع 1870متر از سطح دریا، در شهرستان تربت حیدریه و در 22کیلومتری غربی جادۀ مشهد - تربت حیدریه، واقع شده است. فاصلۀ این روستا تا مشهد، 125کیلومتر و تا تربت حیدریه، 53کیلومتر می باشد. روستای حاجی بیگی، در منطقۀ ییلاقی قرار داشته و دارای آب و هوای خوبی می باشد. آبشار شارو با ارتفاع 2220متر از سطح دریا، در طبیعت بکر این روستا، قرار دارد که البته کمتر مورد توجه گردشگران و طبیعت گردان، قرار گرفته است. چشم انداز این آبشار، بسیار زیبا و چشم نواز می باشد و خستگی را از تن طبیعت گردان، می زادید. در طبیعت تربت حیدریه، آبشارهای متعددی به چشم می خورد که یکی از آن ها، آبشار شارو می باشد.
ما تصمیم گرفتیم در یکی از روزهای بهاری، بازدیدی از این آبشار داشته باشیم. از مشهد حرکت کرده و وارد جادۀ تربت حیدریه شدیم. پس از رسیدن به شهر رباط سنگ، وارد جادۀ فرعی شده و نهایتاً به روستای حاجی بیگی رسیدیم. از آن جا نیز در یک پیمایش دو ساعته، خودمان را به پای آبشار، رساندیم.
موقعیت روستای حاجی بیگی بر روی نقشه
تپه ای که دو رنگ متضاد را در خود جای داده است.
دورنمای آبشار زیبای شارو
پس از بازدید آبشار، به سمت بالای آن، حرکت کردیم.
چشم انداز رودخانه، از فراز آبشار شارو
تصاویری از پوشش گیاهی منطقه
دورنمای روستای حاجی بیگی
تصاویری از باغات روستا
طبیعت بهاری جاده تربت حیدریه
نمایی از خط آهن مشهد - تهران
و آخرین تصویر، اختصاص دارد به اتوبان مشهد - باغچه
و اما در پایان...
یک جرعه معرفت
امام صادق(علیه السّلام) در حدیثی می فرمایند:
«شیعیان ما را در سه چیز، بیازمایید: به هنگام اوقات نماز که چگونه در آن اوقات، از نمازهای خود، غافل نمی شوند. در اسرارشان که چگونه نزد دشمنان ما، از آن ها نگاه داری می کنند. در دارایی ها و اموالشان که چگونه با آن ها، به برادران خود، نیکی می کنند.»
فرازی از دعای جوشَن کبیر که در آن، خداوند را معرّفی و توصیف می نماید: (کتاب مفاتیحُ الجِنان)
«یا مَن هُوَ لِمَن دَعاهُ مُجیب»: ای خدایی که هر که تو را بخواند، اجابتش می کنی.
«یا مَن هُوَ لِمَن أطاعَهُ حبیبٌ»: ای خدایی که هر که تو را اطاعت و فرمان برداری کند، حبیب و دوست دارش هستی.
فرازی از کتاب صَحیفۀ سجّادیّه که مناجات امام سجّاد(علیه السّلام) با خداوند می باشد:
«ألّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبدِکَ وَ رَسولِکَ وَ آلِ مُحَمَّد، صَلاةً عالِیَةً عَلَی الصَّلَوات، مُشرِفَةً فَوقَ التَّحِیّات، صَلاةً لا یَنتَهی أمَدُها، وَ لا یَنقَطِعُ عَدَدُها، کَأتَمِّ ما مَضَی مِن صَلَواتِکَ عَلَی أحَدٍ مِن أولِیائِک؛ إنَّکَ المَنّانُ الحَمیدُ المُبدِئُ المُعیدُ الفَعّالُ لِما تُریدُ.» دعای27 - شمارۀ18
خدایا، بر محمد(ص) و خاندان او، درود فرست، درودی بالا تر از هر درود و برتر از هر تحیت؛ و درودی که مدت و شمارۀ آن، به پایان نرسد. درودی که کامل تر از همۀ رحمت هایی باشد که تو بر یکی از دوستان خود، فرستاده ای؛ چرا که تو عطا کننده و ستوده شده، و آغاز کننده و پایان دهندۀ مخلوقات، می باشی و هر چه را اراده کنی، به وقوع می پیوندد.
«به امید ظهور یگانه مُنجی عالَم»
در حسرت تو خون شده چشم نگارها ای انتظار آخر چشم انتظارها
ای آشنا تر از همه، این دیده کور باد نشناخته اگر چه تو را دیده بارها
خار طمع به چشم و به پا ریسمانِ ترس افتاده ای بی تو در این گیر و دارها
جز اشک ناشیانه و جز آهِ پشتِ آه دیگر چه چَشم داشتی از تازه کارها
مُشتی پیاده در دل این جاده مانده ایم رحمی به ما نکرد، کسی از سوارها
دل کاش جز مسیر تو راهی نبود شد دردِسَر برای من این اختیارها
تاری ز موی یار، دلِ زار را بس است این ما و این گلوی مهیای دارها
برگرد تا به دورِ تو گردم مُرید وار بر دورِ نامرادی این روزگارها
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان خراسان رضوی، اینجا را کلیک نمایید.
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.
برای مشاهدۀ صفحه درباره من، اینجا را کلیک نمایید.